- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 145401 - 24/6
- وزن: 0.30kg
یک روز زندگی
نویسنده: مانلیو آرگه تا
مترجم: زهره زاهدی
ناشر: تندر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 247
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1365 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
داستانی بر زمینه وحشت و اضطراب و جنگ داخلی در السالوادور
رمان «روزی از روز های زندگی» از خانواده و ریشه ادبیاتی است که از یک طرف به آستوریاس و کارپانتیه می رسد و از سویی دیگر به یرسا و ایزابل آلنده وصل می شود. رمانی برخاسته از سنت قصه گویی آمریکای مرکزی و آمریکای لاتین که در آن تاریخ پرزیر و بم منطقه نقش اساسی را بازی می کند.
آرگه تا قصد ساختن و نوشتن یک رمان روانشناختی تاریخی را ندارد، بلکه تلاش دارد تا ابعاد فاجعه خشونت بار را توسط چهره هایی بسازد که آنچنان هدفمند به قضیه نگاه نمی کنند. بنابراین ما شاهد و ناظر تصاویری می شویم که در آنها روحیه از خود گفتن با حکایت گویی تلفیق شده و ما به عنوان مخاطب دچار گره ها و لایه های احساسی مختلف شخصیت ها می شویم.
گرایش رئالیستی نویسنده نیز از جمله عواملی است که باعث تاثیرگذاری این گره های احساسی عاطفی می شود. انسان رمان مانلیو آرگه تا موجودی ترحم انگیز است که قدرت و نیرویی بیرون از متن زندگی تاریخی اش را بر هم زده است. مثلاً او باید میزبان سربازان و افسرانی شود که منتظر رسیدن نوه نوجوان او و احتمالاً دستگیری خشونت آمیزش هستند. او در این حالت به تلفیقی از ترس، میهمان نوازی و تنهایی تبدیل می شود که نمی داند چگونه در این فضا تنفس کند و یا ما با تک گویی سربازی روبه رو هستیم که در عین ساده دلی و حماقت امر خشن را به راحتی پذیرفته و آن را تشریح می کند... با این اوصاف رمان «روزی از روزهای زندگی» ساختاری کلیپ وار دارد. اثری با هارمونی بر ریتم تصویری و روایی چندسویه که در یک فضای نسبتاً کلی از آدم هایی می گوید که از کنار یکدیگر می دوند.
مانلیو آرگه تا به مانند اعم نویسندگان آمریکای لاتین سنت افسانه سازی از واقعیت های روزگار دیکتاتوری را بازنمایی می کند. او اجازه می دهد تا هر شخصیتش بتواند درباره یک قتل، تعقیب و یا وهم مسری موضعی فراتر از واقعیت یافته و حجم رویداد و واقعه را دوچندان به نمایش بگذارد. بنابراین ما با گونه ای افسانه سازی از واقعیت مواجه هستیم که ریشه آن در نشناختن و یا عدم درک نیروی قدرتمند خارج از متن آدم های آرگه تا است. در این موقعیت فرضیه علت و معلول و دال و مدلول رنگ می بازد. هیچ کس به دنبال دلیل مردن نیست، بلکه یا می کوشد آن را به تاخیر یا تعویق بیندازد و یا درباره آن افسانه سرایی و اغراق کند. چنین موقعیتی فاصله میان آدم کش ها و کشته ها را از میان برمی دارد و تمام آنها را حول و گرد یک نقطه مرکزی یعنی «من» راوی قرار می دهد.