- موجودی: موجود
- مدل: 187327 - 86/4
- وزن: 0.50kg
یوگسلاویسم
نویسنده: خسرو سرمد
ناشر: بنیاد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 221
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ مهر دارد
مروری بر کتاب
ریشه های یک خصومت تاریخی
یوگسلاویسم اندیشهای است که هدفش اتحاد سیاسی، ملیگرایی، میهندوستی در میان اسلاوهای جنوبی است که با نام یوگسلاو شناخته میشوند. یوگسلاویسم در طول تاریخ این موضوع را رواج دادهاست که اسلاوهای جنوبی باید با هم متحد شده و کشور قدرتمندی ایجاد کنند.
یوگسلاویسم اندیشهای است که خواستار همبستگی دوبارهٔ مناطق بوسنی و هرزگوین، کرواسی، مقدونیه شمالی، اسلوونی، صربستان، مونتهنگرو، و جمهوری مورد مناقشهٔ کوزوو است.البته شمار اندکی از هواداران این اندیشه، همانند مجسمهساز معروف «ایوان مستروویچ» بر این باورند که بخشی از شرق بلغارستان نیز جزء خاک یوگسلاوی است.
این اندیشه پس از ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند به دست گاوریلو پرنسیپ به سرعت در دوران جنگ جهانی یکم همهگیر شد و با حملهٔ اتریش-مجارستان به کشور صربستان شدت بیشتری نیز یافت. زیرا اتریشیها از نظر نژادی ژرمن هستند و پس از این یورش، بقیهٔ اسلاوهای جنوبی وظیفهٔ خود دانستند که به صربستان که همنژادشان است کمک برسانند. از این رو، انجمنی از مردان میهنپرست متشکل از ۱۲ صرب، ۳ کروات و ۱ اسلوونیایی شکل گرفت که با نام کمیتهٔ یوگسلاو شناخته میشد.
انجمن تصمیم گرفتند که از صربستان دربرابر یورش اتریش-مجارستان که از قدرت نظامی بالایی برخوردار بود حفاظت کنند و پس از پیروزی در برابر اتریش-مجارستان، کشوری قدرتمند برپایهٔ نژاد اسلاوی با نام پادشاهی یوگسلاوی ایجاد کنند تا در برابر هجوم دشمن، قدرت نظامی کافی را در اختیار داشته باشند. ۲۰ روز پس از پایان جنگ جهانی یکم، در تاریخ ۱ دسامبر ۱۹۱۸ پادشاه پیتر صربستان موجودیت کشور یوگسلاوی را اعلام کرد که کشوری متشکل از کرواسی، صربستان و اسلوونی بود. در طول دوران بقای کشور یوگسلاوی، هویت اسلاوی و ضرورت کشور اسلاوی بهصورت پیاپی تبلیغ رسانهای میشد.
برخی از طرفداران یوگسلاویسم بر این باورند که اختلافهای قومی، برجستهشدن تفاوتهای جزئی و درگیریهای میان اسلاوها بخاطر شرارتهای امپریالیسم جهانی در ناحیهٔ بالکان بودهاست.از آنجایی که ادیان گوناگون در بین مردم اسلاو تفرقه انداخته بودند، اندیشهٔ یوگسلاویسم تصمیم گرفت تا گفتمان دینی را کنار بگذارد و با تکیه بر سکولاریسم، بحث نژادی و ملیگرایی را مطرح کند.از این رو چنین افکاری در بوسنی و هرزگوین که جماعت مسلمان در این ناحیه بودند، از محبوبیت چندانی برخوردار نبود و جنگ دینی شدت گرفت.سرانجام یوگسلاوی در سال ۲۰۰۶ رسماً فروپاشی کرد و از نقشهٔ جهان زدوده شد...