- موجودی: موجود
- مدل: 202687 - 79/6
- وزن: 0.30kg
یونان سرهنگان
نویسنده: آریس فاکینوس - کلمنت لپیدیس - ریشارد زومریتیس
مترجم: منوچهر فکری ارشاد
ناشر: توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 175
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ جلد پشتی کتاب خاک گرفتگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
یونان در سال 1952 بهعنوان تنها کشور غیر کمونیست بالکان به عضویت ناتو درآمد و برحسب تمایل دیگر کشورهای غربی، باید حتماً طرفدار غرب بماند. زمانیکه در 6 مارس 1964 پادشاه پاول اول فوت کرد، جانشین او پسر بیتجربه 23 سالهاش کونستانتین دوم بود. در انتخابات نوامبر 1963 حزب محافظه کار جبهه ملی رادیکال به رهبری کارامانلیس جای خود را به دولت جبهه میانه نسبتاً چپی به رهبری گئورگیوس پاپاندرو داد. اما پادشاه جدید کنستانتین دوم نگران این بود که چپیها بیشتر تمایل به اتحاد جماهیر شوروی USSR داشته باشند، تا به ایالاتمتحده آمریکا.
از سال 1965 نشانههای بحران بین نخستوزیر گئورگیوس پاپاندرو و خاندان سلطنتی آشکار شده و دائماً عمیقتر میشد. پادشاه که تحتتأثیر همسر خود کاماریلا بود تصور میکرد که جبهه میانه (حزب پاپاندرو) قصد سرنگونی سلطنت را دارد. اما نخستوزیر پاپاندرو نیز برای بهبود رابطه با دربار کوششی نکرد و پس از اینکه روزنامههای محافظهکار از کشف یک توطئه براندازی موسوم به " Aspida “ خبر دادند ـ که ظاهراً افسران اخراجی دست چپی ارتش در آن دست داشتند و آنها افشای نقش فرزند نخستوزیر پاپاندرو را در این توطئه خواستار بودند ـ پاپاندرو مصمم شد وزارتدفاع را نیز تحت کنترل مستقیم نخستوزیر درآورد.
او با این کار میخواست این موقعیت را داشته باشد تا بتواند کار به تأخیر افتاده اخراج عناصر ضددموکراتیک (مردمسالاری) را از درون ارتش به انجام برساند؛ اما وزیر دفاع حاضر به استعفا نشده و پادشاه کنستانتین دوم هم این درخواست نخستوزیری را برای برکناری وزیردفاع رد کرد، کاری که در حوزه نظر قانون اساسی از مسئولیت او نبود. در چنین وضعیتی پاپاندرو تهدید به استعفا کرد و از این حرکت پادشاه برای انتصاب یک نخستوزیر جدید استفاده کرد. اما پارلمان آن را تأیید نکرد و بحران بهوجود آمد.
وز ۲۱ آوریل ۱۹۶۷ یونانیها با سرودهای نظامی و اعلامیهای که پیدرپی از رادیو پخش میشد بیدار شدند: «به دلیل ناآرامیهای موجود، ارتش قدرت را در کشور به دست گرفت.» حاکمان جدید ادعا داشتند که برای نجات یونان از به قدرت رسیدن کمونیستها دست به کودتا زدهاند. آنها وعده میدادند که رژیمشان با نیت خیرخواهانه روی کار آمده و تنها برای یک دوره کوتاه انتقالی بر سر کار خواهند بود. البته این ادعاها کاملا دروغ بود؛ زیرا نظامیان هفت سال بر سر قدرت ماندند و هزاران یونانی بازداشت و شکنجه شدند و یا به تبعید رفتند. این کودتا در واقع سراسر کشور و رهبری سیاسی آن را در حال خواب غافلگیر کرد.
نیروهای ویژه و یگانهای زرهی، کوتاه زمانی پس از ساعت یک بامداد پادگانها را ترک کرده و تا زمان طلوع آفتاب، آتن را تحت کنترل خود درآوردند. تنها روزنامهای که خبر کودتا را در شماره عصر خود چاپ کرد، روزنامهای به نام «کاتیمرینی» بود: «واحدهای تانک راس ساعت ۳۰:۲ صبح و در برابر دیدگان شگفتزده معدود آتنیهایی که در آن ساعت صبح هنوز در خیابانها بودند، مرکز پایتخت را به اشغال خود درآوردند. یک خبرنگار که قصد ورود به مقر نخستوزیری را داشت توسط سربازانی که لباس کاملا متحدالشکل به تن داشتند متوقف و از محل دور شد. کسی در مورد هویت سازماندهندگان، گستره مداخله و عملیات یا اهداف این مانور نظامی چیزی نمیدانست.»