- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 187710 - 75/3
- وزن: 0.20kg
یادداشت های روزانه نیما
نویسنده: نیما یوشیج
به کوشش: عبدالرضا رضایی نیا
ناشر: سوره مهر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 128
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
کتاب "یادداشتهای روزانه نیما" شامل نوشته های دهه پایانی عمر نیما یوشیج است.نیما در این مکتوب،فقط وفقط یادداشت می نویسد و بس. گاه به جد،گاه به طنز،گاه به هجو وگاه آمیزه ای از همه اینها.صریح وتلگرافی می نویسد. بی شیله وپیله. نیما گرچه بسیاری از یادداشتهایش را از ترس جور جابران اتش زد. اما با وجود قساوتهای زمانه مختصری از خاطرات و یادداشتهایش تا به امروز محفوظ مانده است.
نویسنده این کتاب با اشاره به تعبیرها و برداشتهای مختلفی که از شعر نیما شده وهمچنین تهمتهای مختلفی که به نیما وارد شده است خواندن این اثر را در فهم سیر وسلوک این شاعر موثر دانسته است.
غربت، تقدیر مشترک شاعران است؛ اما نیما از غریبترین شاعران قرن ماست؛ آیینهدار غربتها و غرابتهای بیانقطاع تا پایان عمر، نه تنها در شعر، در زندگی رازگونهاش، که سرشار از آوارگی و تلخی و تنهایی و شگفتیهاست. نشان تام و تمام غربت بزرگ نیما همین که دستکم تا سال 1369، یعنی سه دهه پس از درگذشت او، که یادداشتهای روزانهاش برای نخستین بار به چاپ میرسد، بسیاری بر این گمان بودهاند که زندگی و شعر نیما را باید در دایرهای تنگ از تحزبها و تعصبهای مارکسیستی و تودهای تأویل کرد.
در این میدان برخی با تکیه بر مکالمۀ نیما با حافظ در پارهای از منظومۀ «افسانه»، روح شعر او را به اندیشۀ الحادی ماورای بحار گره میزنند و برخی با استناد به اشارۀ نیما به تأثیرپذیریاش از زبان و ادبیات فرانسه در ایام تحصیل در مدرسۀ فرانسوی، مبدأ و معاد شعر و نگرۀ شعریاش را غیر ایرانی و گاه ضد ایرانی میخوانند و گروهی دیگر با ادعای پایان تاریخ مصرف راه و نگاه نیما، ماجراجویانه به خیال خلق تئوریهای پسانیمایی و اعلان برائت از نیما و شعر نیمایی افتاده و انگار در گسترش طنز و هزل کمتوفیق نبودهاند، که بگذریم.
حتی میتوان گفت تبصرهای است قاطع و انکارناپذیر بر تمام شعرها و نوشتههای پیشین نیما که در روشن ساختن نقاط تاریک و زوایای مبهم آنها کارساز خواهد بود؛ در توضیح آنها و حتی تصحیح آنها. به سبب اهمیت ویژۀ این یادداشتها در پی بردن به سیر و سلوک نیما این مقاله بر آن است تا به عنوان درآمدی بر بازخوانی دقیقتر نیما به گشت و گذاری اجمالی در یادداشتهای روزانه بپردازد، با این تأکید که تمام سعی ما در این تصریح، که به تلخ و شیرین نیما درآمیخته، برجستهسازی خطوط اصلی یادداشتها و روایت پارهای از آنهاست.
نیما در این مکتوب مهم، فقط و فقط، یادداشت مینویسد و بس، گاه به جد، گاه به طنز، گاه به هجو و گاه در آمیزهای از همۀ اینها. صریح و تلگرافی مینویسد؛ بی شیله و پیله. دغدغۀ زیبایی نثر ندارد. تازه در حاشیۀ بسیاری از این یادداشتها، تاریخی ذکر نشده است و تنها از ترتیب و توالی آنها میتوان دریافت که در حوالی چه سالی نوشته شده است.
با این همه، بهرغم پریشانیها و پراکندگیها، نیما واقف است که این سطرهای شتابزده و مشوش یادداشتهایی است «برای آیندگانی که به مطالعه و بررسی اوضاع و احوال او میپردازند.» این اشارۀ نیما در ابتدای یادداشتهاست؛ به نشانۀ عمد و آگاهی در قلمی کردن چنین سطرهایی که روزی سرگشاده خواهد شد و از انبان اوراق آقای «علی اسفندیاری» به کوچه و بازار ادبیات راه خواهد یافت.
جالب اینکه او در این یادداشتها بیآنکه تقدس پیشه کند، به اشاره و تصریح و وضع حال خلوتهای خود را نیز بازمیگوید، اینکه به ضرب تخدیر مینویسد، اینکه تنگدستیاش شانه به شانۀ برخی تکدرهای اندرونی است، اینکه بهرغم وقوف به عظمت و رهگشایی گامهایش در آیندۀ شعر و ادبیات فارسی، از تحقیرها و تخفیفها آزار میبیند و از ناجوانمردی پیرامونیان در هم میشکند و اینکه سادهدلی و بیدست و پاییاش در فروبستگی کار معاشش نقشها داشته و اینکه با همۀ شکیبایی و امیدواریاش باز نگران آیندۀ شعرهایی است که در کیسه دارد