- موجودی: موجود
- مدل: 195588 - 65/1
- وزن: 0.70kg
گوهر یکدانه
نویسنده: مهناز سیدجواد جواهری
ناشر: البرز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 578
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1387 _ 1383 - دوره چاپ: 8 _ 4
کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
همان طور که ایستاده و محو تماشایش شده بودم ، یک آن احساس کردم که چشمانش در حال باز شدن است . نفسم بند آمد . نگاهش به یکباره هشیارشد . قلبم از حرکت بازایستاد .
برای یک دقیقه هردومحو یکدیگرشدیم . من و پدرم هردو زبانمان بند آمده بود فقط به یکدیگرخیره شده بودیم . اول پدرم دهانش را باز کرد تا چیزی بیان کند اما نتوانست . من شروع کردم ....
این کتاب داستان سرگذشت دختری است به نام گوهر. گوهر و مادرش با حمایت دایی روزگار را بهسختی میگذرانند تا آنکه گوهر به سن ازدواج میرسد. گوهر قصد دارد با پسری ازدواج کند؛ اما در این میان پدرش او را مییابد و زندگی گوهر بهکلی تغییر میکند.
...درست یک سال پیش بود. هوا کمکم رو به سردی گذاشته بود. یک روز زیبای پاییزی، روزی که تازندهام آن را فراموش نمیکنم. آن روز بهمحض اینکه پا به ساختمان گذاشتم صدای مادرم را شنیدم که از مریم بانو میپرسید: مریم بانو چای دم کردهای انشاء الله؟ یادش بخیر مریم بانو با صدای بلند و کشداری گفت: پس چه خانمجان، آنهم عوض یکبار چندین بار چای دم کردم ازبسکه شما دلشوره دارید به خدا. درواقع همینطور بود که میگفت. او بهتر از هرکسی با این اخلاق مادرم آشنا بود. آخر او خیلی سال بود که با ما زندگی میکرد. آنطور که مادربزرگم، عزیز جون، میگفت سالها پیش از تولد او پدربزرگ خدابیامرزش، مسعود خان بهعنوان باغبان، در باغ آبا و اجدادیمان کار میکرده.