- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 191730 - 66/1
- وزن: 1.00kg
گنجینه لطایف
نویسنده: محمدحسین تسبیحی
ناشر: بنیاد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 480
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1372 - دوره چاپ: 7
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه عطف کتاب سائیدگی دارد
مروری بر کتاب
زبده ترین لطیفه ها و بدیهه گویی های ادبی ، تاریخی ، سیاسی ، اجتماعی و ...
اقلیت و اکثریت!
شبی «برناردشاو» به دیدن یکی از نمایشنامه های خود رفت.
چون نمایش به پایان رسید، تماشاگرانی – که او را در تالار دیده بودند – شروع به کف زدن کردند و فریاد برآوردند که:
– شاو برای ما صحبت کند.
برنارد شاو ناچار روی صحنه رفت و همه در این موقع ساکت شدند. ولی هنوز لب به سخن نگشوده بود که ناگاه از ته تالار صدایی برخاست که می گفت:
– نمایشنامه ی بسیار مزخرفی بود!
برنارد شاو به عادت خود با خونسردی تمام لبخندی زد و گفت:
بله! اتفاقا من هم با شما هم عقیده هستم، ولی چه کنم که من و شما در مقابل اکثریت عظیم در اقلیت غریبی قرار گرفته ایم!
***
مرخصی!
شاگرد یکی از تجار بازار به خانه ی یکی از بدهکاران رفت و گفت:
– این صورت بدهی شما است، حاجی آقا به من گفت که بدون گرفتن طلب برنگردم.
بدهکار گفت:
– پس عجب شانسی آورده ای، دیگر مرخصی از این طولانی تر گیرت نمی آید!
***
تئوری همسر اینشتین
از خانم اینشتین پرسیدند که آیا از تئوری تناسب چیزی می فهمد؟
خانم اینشتین جواب داد:
– نه، اما شوهرم را درک می کنم و می شناسم، و فقط این را می دانم که باید به وی افتخار کنم.
***
ارزش کتاب!
«ژول روبن» نویسنده ی معروف فرانسوی هیچ گاه کتابهای خود را به کسی امانت نمی داد و در جواب تقاضا کنندگان می گفت:
– کتابی که ارزش خواندن را دارد، مسلماً ارزش خریداری را نیز داراست!
فهرست
لطایف اجتماعی
لطایف عشقی و ادبی
لطایف دینی
لطایف پزشکی