- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 116430 - 71/4
- وزن: 0.90kg
گل و نوروز
نویسنده: خواجوی کرمانی
به کوشش : کمال عینی
ناشر: بنیاد فرهنگ ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 299
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1350 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
گل و نوروز داستان عشق شاهزادهای به نام «نوروز» با «گل»، دختر پادشاه روم است که خواجوی کرمانی این مثنوی را در ماه صفر ۷۴۲ هجری و در ۵۳۰۶ بیت سرودهاست. این منظومه داستانی عاشقانه است، مربوط به نوروز شاهزادۀ ایرانی، با گُل دختر پادشاه روم. خواجوی کرمانی آن را به پیروی از خسرو و شیرین نظامی گنجهای سروده است و خواجو خود نیز به شاگردی نظامی اقرار کردهاست.
فلک تا ازرقی باشد به منظر جهان تا عنصری باشد به جوهر
نبیند نظم در شیرین کلامی چو خواجو هیچ شاگرد نظامی
پیروزشاه در خراسان به روزگار ساسانیان آرزوی فرزند دارد. پس از نذرونیاز (نوروز) زاده میشود. نوروز به شکار دلبستگی دارد. (گُل)، دختر قیصر روم است. قیصر شرط دامادی دخترش را کشتن اژدها قرار داده است. گل هرسال هنگام نوروز تنها یکبار بیرون میاید و انبوه عاشقانش به نظارهای بسنده میکنند. نوروز با شنیدن وصف گل عاشق او میشود. از پدر اجازه میخواهد که به روم رود. پدر اجازه نمیدهد. نوروز افسرده میشود. راز عشق نوروز آشکار میشود.
پند و نصیحت لهراسبِ وزیر، حکیم و همدرسش مهران و پیشنهاد ازدواج با دختری از نسل پادشاهان بیاثر است. سرانجام پنهانی با مهران به بهانه دیدار با پیری به روم میرود.
نوروز در راه به فرمانده سپاهی به نام فرخروز میرسد که عاشق گل است و به جنگ شاه رفته، شکستخورده است. سپس کاروانِ فروزانِ بختافروز، ندیم و شوهرِ دایهی گل را میبیند و او را از دست دزدان نجات میدهد. در راه اژدهایی را میکشد و سرش را به کاخ قیصر میبرد و پیمان قیصر را به او یادآوری میکند. اما باید با غلامش کشتی بگیرد. غلام را بر زمین میزند و میکشد. همان شب نوروز بهرسم عیاران به شبستان گل میرود. در خواب انگشتر خسروانی خود را به دست گل کرده و میرود. چون گل نگین را میبیند درمییابد که از آن نوروز است و عاشق او میشود. همان شب سپاه فرخروز با آهنگ ربودن گل، شهر را محاصره میکند.