- موجودی: موجود
- مدل: 204733 - 119/3
- وزن: 1.20kg
گفتگوهای من با شاه
نویسنده: اسدالله علم
به کوشش: عبدالرضا هوشنگ مهدوی
ناشر: طرح نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 962
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 3 _ 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ بدون روکش ؛ مهر دارد
مروری بر کتاب
خاطرات محرمانه اسدالله علم
... شام در کاخ ملکه ی مادر. شاه بسیار سرحال و شنگول بود. در میان میهمانان ، سپهبد یزدان پناه هم حضور داشت که رئیس بازرسی شاهنشاهی است ، و اشاره کرد که اخیرا شکایت ها کمتر شده ، که حاکی از رضایت مردم از دولت است. من گفتم: شاید هم به سادگی به این نتیجه رسیده اند که چون شکایت هایشان به جایی نمی رسد ، دست از شکایت برداشته اند.
نه شاه و نه یزدان پناه هیچ کدام شوخی را نگرفتند ، ولی من خوشحالم که حرف دلم را زدم ، اقلا چشم و گوش شاه را باز می کند.
به شاه گفتم با وجود این که موقعیت مناسب حرف های خنده دار نیست ولی ناچارم واقعه ی مضحکی را که دیشب در دفتر نمایندگی اسرائیل رخ داده گزارش کنم. و آن عبارت از این بود که من مشغول گفتگو با رئیس ستاد ارتش اسرائیل بودم و درباره ی پیشرفت های ایران حرف می زدیم که ناگهان ارتشبد ازهاری مثل خروس بی محل پرید میان حرف ما و گفت در این جا هر پیشرفتی که انجام گرفته یک علت داشته و آن هم این که همه مثل سگ از شاه می ترسند. اگر کسی دستوری را که او داده انجام ندهد حسابش با کرام الکاتبین است.
شاه گفت: خوب اشکال این حرف چیست؟ ناچار شدم بگویم ترس و وحشت جانشین درستی برای میهن پرستی و انجام وظیفه نیست. شاه گفت: باز هم نمی دانم کجای حرف او اشکال داشته ، که به روشنی منظورش این بود در آینده بهتر است نظریاتم را برای خودم نگاه دارم ...