- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 186455 - 116/1
- وزن: 1.00kg
گفت و گو در باغ + چند گفتار در فرهنگ ایران + هویت ایرانی و زبان فارسی + داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع + برگزیده و شرح آثار دهخدا
نویسنده: شاهرخ مسکوب , ولی الله درودیان
ناشر: باغ آینه - زنده رود - فرزان روز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 93 + 215 + 254 + 245 + 155
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1374 + 1371 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
گفتوگو در باغ
"گفت وگو در باغ" حاصلی از گفت و شنود "شاهرخ مسکوب" با فرهاد، دایی نویسنده است که همزمان با تماشای تابلوهای نقاشی او رخ می دهد. نقاشی هایی که در همه ی آن ها باغ دیده می شود و شاید به ظاهر همه ی این نقاشی ها، تابلویی از یک باغ باشند اما در ذات و نهاد با یکدیگر فرق می کنند.
باغ هایی که "شاهرخ مسکوب" در این اثر برای خواننده توصیف می کند، همگی از خیال نشات گرفته اند. هیچ کدام ار روی یک طرح قبلی به تصویر در نیامده اند و هر یک آفرینشی مجزا و جدید دارند. به عبارتی این مفهوم در "گفت وگو در باغ"، خیالی است که عواطف، خاطره ها و تجربیات گذشته را که نابود شده اند، باز به دنیا می آورد و این بار آن ها را از دریچه ی هنر احیا می کند.
گرچه به ظاهر "گفت وگو در باغ"، گفت و گوهای "شاهرخ مسکوب" پیرامون نقاشی و خیال و هنر است، اما در واقع این قالب انتخاب شده تا وی دغدغه های خویش را بازگو کند. دغدغه هایی نظیر وابستگی احساسی یک انسان به یک مکان، افسوس گذشته، مامن ذهنی و فاصله از آنچه می خواهیم تا آنچه پیش روی ماست. او از تمام چیزهایی که در درون ما دفن شده اند ولی هنوز زنده اند سخن می گوید و این زیست و هستی را که وابسته به مکان و زمان شده، به چالش می کشد.
چند گفتار در فرهنگ ایران
مسکوب نویسندهای است صاحب سبک ، نثرش زیبا و دلنشین و شاعرانه است. اولین اثری که از او منتشر شد ترجمه خوشه های خشم(با همکاری عبدالرحیم احمدی) در سال 1328 بود. در پژوهشهای ادبی روشش تحلیلی و انتقادی است. در آثار ادب و فرهنگ ایرانی در جستجوی فکر است؛ فکری که در پس پشت کلام فردوسی و حافظ پنهان مانده است. مسکوب پس از سرخوردگی از فعالیتهای سیاسی و در گرماگرم کشمکشهای درونیاش به ادبیات روی آورد. به گفته خودش پس از زندان «شاهنامه» و «مثنوی» شخصیتش را قوام بخشیدند. مهمترین دغدغه او ایرانی بودن و هویت ایرانی بود، و به همین دلیل اغلب آثارش در جستجوی تعریفی از هویت بود و در این مسیر زبان فارسی چراغ راهش بود.
او در جستجوی خودش شاهنامه را انتخاب کرده بود چرا که شاهنامه سه عنصر عمده هویت ایرانی را در خودش دارد: اسطوره، تاریخ و زبان. مقدمه ای بر رستم و اسفندیار را در 1342 منتشر کرد؛ اثری که در زمان زندان هنگام تدریس شاهنامه در ذهنش شکل گرفته بود و چند سال پس از آزادی بر کاغذ آمد.
او همچنین در آثار سوگ سیاوش(1350) و تن پهلوان و روان خردمند(1372) عظمت شاهنامه را جلوه گر ساخت. کتاب در کوی دوست را در 1358 منتشر کرد. گرایش او به معنویت در آثاری چون خواب و خاموشی(1373) و سفر در خواب(1377) کاملا عیان است. کتاب هویت ایرانی و زبان فارسی(1374)، نمایانگر این است که او متعلق به نسلی بود که می خواست خلق آثار ادبی جانشین عدم کارآیی سیاست گردد. او از سال 1336 تا 1347، به ترجمه تراژدیهای یونانی پرداخت.
...روشنفکر ایرانی عامل و بهانه جدیدی پیدا میکند تا در سایه آن هم خود را مطرح کند و هم گوشهای از دردها و محنتهای مردم خویش را. آن عامل «سوسیالیسم» است که سودای مبارزه با فقر و اختلاف شدید طبقاتی را در سر میپروراند.
در چنین حال و هوایی اولین و آخرین کنگره نویسندگان ایران در چهارم تیرماه ۱۳۲۵ در انجمن روابط فرهنگی ایران با اتحاد جماهیر شوروی به ریاست ملکالشعرای بهار تشکیل شد. در این کنگره علیاصغر حکمت، فروزانفر، دهخدا، هدایت، خانلری، نیما، توللی، احسان طبری و... شرکت داشتند....
فهرست
ایران در آسیا
فریدون فرخ
منشأ و معنای عقل در اندیشه ناصرخسرو
نگاهی ناتمام بر شعر متعهد فارسی در دهه سی و چهل
قصه سهراب و نوشدارو
و...
هویت ایرانی و زبان فارسی
زبان فارسی، که از ستونهای اصلی ملیت ایرانی است، از آغاز دوران اسلامی تا عصر مشروطیت تحولاتی عمده داشته است که زمینه ساز زبان فارسی تکامل یافته امروزی است. در این تحول، بخصوص سه گروه- اهل دیوان، روحانیت، و عرفا نقش عمده بازی کرده اند.
در این کتاب، نقش سه گروه یاد شده از زاویه ای اجتماعی و در ارتباط با کارکرد ملی و فرهنگی زبان فارسی بررسی و روشن می شود که با فارسی نوشتن چه رابطه ای داشته اند و چه نقشی، مثبت یا منفی، در قبال آن بازی کرده اند.
فهرست
• فصل اول: ملیت ایرانی و رابطه آن با زبان و تاریخ
• فصل دوم: اهل دیوان و نثر فارسی
• فصل سوم: اهل دین و نثر فارسی
• فصل چهارم: اهل عرفان و نثر فارسی
• و....
داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع
ادبیات فارسی در زمانه ما دگرگونی شگرفی یافته و سبک و محتوای آن بکلی چهره دیگری به خود گرفته است. سالهای اول قرن چهاردهم هجری شمسی، به یک معنا، آغازگر این تحول و دگرگونی است.شعر نو با افسانه نیما راهی تازه آغاز می کند و رمان و داستان نویسی جدید پا به عرصه حیات می نهد.
در این کتاب، شاهرخ مسکوب، متفکر و منتقد برجسته ایرانی، با بیانی شیوا و شور انگیز چگونگی این دگرگونی را بازگو می کند و نگاه نگرش تازه نویسنده ایرانی را به جهان طبیعت و رمز و راز عشق و شور و شر اجتماع بیان می دارد.در این اثر تحلیلی، آثار محمد حجازی، عشقی، عارف، و دیگران بررسی شده و با نکته بینی های دقیق مورد سنجش و نقد قرار گرفته است.
تحولی که در ادبیات فارسی عصر ما به چشم می خورد، قطعا مساله ای است که نمی توان از آن عبور کرد و این محتوا و فرم جدید را بدون تحلیل کنار گذاشت. "داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع" اثری است به قلم درخشان و به یادماندنی "شاهرخ مسکوب"، اندیشمند، نویسنده و منتقد ایرانی، که دگرگونی های ذکر شده را طی پنج فصل اساسی، به دقت زیر ذره بین خواهد برد.
اندیشه ی نوگرایی و امید به تحولات اجتماعی، که انقلاب مشروطه، هم نتیجه و هم عامل ایجادکننده ی انگیزه ی بیشتر برای آن بود، سبب شد تا فرهنگ کشور نیز همچون سیاست آن دچار دگرگونی عمیق شود. نقش اجتماعی ادبیات، شاعر و نویسنده نیز در این میان تغییر کرد و محتوا و شکل آثار نیز دچار دگرگونی شد. این تحول، سبب ایجاد آثاری خلاقانه شد که نقش جدیدی بر دیوار ادبیات ایران زد و دریافتی تازه از آن را نوید داد.
این تحولات ادبی و آثار خلاقانه، آنطور که باید و شاید از نظرگاه جامعه شناسی تاریخی مورد سنجش اهل ادب و سخن قرار نگرفت تا اینکه "شاهرخ مسکوب" در کتاب "داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع"، آن را به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. البته این اثر به طور خاص چند تن از اهالی ادب ایران را در دوره ی زمانی مشخص مورد بررسی قرار می دهد و پیوستگی آثار خلق شده به دست آنان را با دورانی که در آن می زیسته اند، تحلیل می نماید. به این ترتیب می توان گفت شیوه ی "شاهرخ مسکوب" در کتاب "داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع"، شیوه ای تاریخی و اجتماعی است و با ارائه ی مطالبی پیرامون خاستگاه اجتماعی ادبیات، مباحث خود را آغاز می کند.
شاهرخ مسکوب، ادیب و اندیشمندِ معاصر در این اثر با «ایده»ای سیاسی- تاریخی سراغ تکهای از ادبیات ما میرود و بازه زمانی ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۵ را برمیرسد تا بهتعبیر خودش «نشانی از خاستگاه اجتماعی ادبیات» بهدست دهد. نامِ مسکوب در فرهنگ ما شاید بیش از هر چیز با اساطیر و تفحص او در شاهنامه و آثار کلاسیکی چون تراژدیهای یونان؛ آشیل گره خورده باشد، اما این کتاب و نیز خاطراتِ او؛ «روزها در راه» ازجمله آثاریاند که ماحصلِ مواجهه او با مسائل روز و معاصر است، گرچه مسکوب همواره در پرداخت به اساطیر و کلاسیکها نیز رویکردی مدرن داشت و ازهمینرو نخستین کسی است که با خوانشِ یکهاش از تراژدیهای یونان و از فردوسی و شاهنامهاش، بر وجهِ معاصرشان دست گذاشت و آن را شناساند.
مسکوب در «داستانِ ادبیات و سرگذشت اجتماع» ردِ ادبیات مدرن را از انقلاب مشروطه پی میگیرد. او معتقد است اندیشه تجدد و امید به دگرگونی اجتماعی که پیامدِ آن انقلاب مشروطه بود، پس از جنگ جهانی و در چند سال کوتاهِ غروب قاجاریه و ظهور پهلوی در فرهنگ ما نیز مانند سیاست، یکباره تحولی ژرف پدید آورد. مسکوب تغییرِ جدی نقش اجتماعی شاعر و نویسنده و نیز تفوق کاربردِ نثر بر شعر، تغییر محتوا و شکل و دیدِ آثار ادبی و سیاسیشدنِ ادبیات و موسیقی و پیدایش تئاتر و نقد ادبی، همه را در این زمینه معنا میکند. او همچنین به نقشِ تازه مطبوعات و روزنامههای اَدواری اشاره میکند که از چندی پیشتر از انقلاب مشروطه سر برآورده بودند و اینک بارِ سیاسی بیسابقهای را بر دوش میکشیدند.
وی برای ترسیمِ ادبیات اجتماعی آن دوران و رد زدنِ تاریخ اجتماعی ملتی در ادبیاتش، سراغ آثاری میرود که در این دوره پانزدهساله بهعنوان آثاری نوآور پدیدار شدند و در ادب فارسی طرحی تازه درانداختند یا دستکم از درکی تازه در فرهنگ ما خبر دادند و ازقضا غالب این آثار بهمعنای دقیق کلمه سزاوار عنوانِ «هنر» نبودند، چه آنکه اندیشه و صورت در بیشترشان ناتمام بود و بهلحاظ زیباشناختی در ادبیات مدرن ما چندان رد و خطی از خود بهجا نگذاشتهاند، جز آنکه «این ادبیات فرهنگی کممایه» محملی مناسب بود برای شناخت دورهای از تاریخ ملتی. سالهایی که یکی از چرخشهای دورانساز تاریخ معاصر ایران رخ داد و بهقول مسکوب، دنیایی فروریخت و دنیایی سر برکشید.
ادبیات این دوران با «یکی بود و یکی نبود» جمالزاده، «جعفرخان ازفرنگآمده»ی حسن مقدم، «شرححال عارف» بهقلم خودش، هر سه طبعِ سال ۱۳۰۰ آغاز شد و بعدتر «افسانه»ی نیما یوشیج و «تهران مخوفِ» مشفق کاظمی در ۱۳۰۱ و «ایدهآل پیرمرد دهگانی» عشقی، ۱۳۰۲ و ترجمه گاتها به فارسی از پورداوود، ۱۳۰۵ و «ایران باستانی» مشیرالدوله پیرنیا، ۱۳۰۶ و سرانجام «زیبا»ی حجازی در ۱۳۱۲. چنانکه مسکوب مینویسد بخشِ ادبی این آثار جز «یکی بود و یکی نبود» و «افسانه» کمتر مورد اعتنای سخنسنجان و منتقدان بوده است، چون در محتوا و در فُرم و نیز در زبان چندان مایهدار و ورزیده نبودند و ارزش آنها بیش از آنکه هنری باشد، تاریخی فرهنگی است. زیرا توانِ برگذشتن از زمانه خود را نداشتهاند و نتوانستهاند «معاصر» شوند و بهقول مسکوب یونیورسال و کلی نیستند، پس تنها معرف زمان و مکان و فضای دوران خودند. با این وصف این آثار بهلحاظ جامعهشناسی تاریخی سزاوار واکاوی و مطالعهاند.
مسکوب در پرداختن به چند اثر ادبی چنان بر سر ایده خود و چارچوب تعریفکردهاش پابرجاست که از مواجهه با مهمترین فیگور ادبیات مدرن ما، یعنی صادق هدایت طفره میرود و با اشاره به اینکه هدایت و جمالزاده از برجستهترین نویسندگان این دورهاند مینویسد، اگر قرار بود تاریخ یا دستکم چشماندازی از ادبیات این دوره داده شود، آنگاه ناگزیر میبایست اشارهای به پیشینیان میشد و نام کسان بیشتری بهمیان میآمد.
اما او چنانکه باید از جمالزاده و هدایت سخنی نمیگوید، زیرا هدایت، گذشته از ارزش اجتماعی و فرهنگی خود سخت به «ادبیات» محض مربوط است و بررسی و کاوش در آثار او کاری است جدا. مسکوب حتا در پرداخت به نیما نیز دایره نقد را تنگ میکند و تنها به دریافت خاص این شاعر نوپرداز از «طبیعت» در «افسانه»اش بسنده میکند و اینکه این درک و دریافت حامل چه گسستی از سنت و گذشته خود است و چه نسبتی با روزگار شاعر دارد و ماحصلِ آنچه معنای تاریخی- سیاسی تازهای مطرح میکند.
برگزیده و شرح آثار دهخدا
علامه علیاکبر دهخدا (۱۲۵۷ تهران - ۷ اسفند ۱۳۳۴ تهران)، ادیب، لغتشناس، سیاستمدار و شاعر ایرانی و نیز مؤلف و بنیانگذار لغتنامه دهخدا بود.
از آثار وی میتوان به : لغتنامه،امثال حکم،چرند و پرند (مجموعه مقالات)، فرهنگ فرانسه به زبان فارسی،ابوریحان بیرونی،تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو،پندها و کلمات قصار،دیوان شعر،تصحیح دیوان منوچهری،تصحیح دیوان حافظ،تصحیح دیوان سید حسن غزنوی،تصحیح دیوان مسعود سعد،تصحیح دیوان سوزنی سمرقندی،تصحیح دیوان فرخی سیستانی،تصحیح دیوان ابن یمین،تصحیح لغت فرس اسدی،تصحیح صحاح الفرس،تصحیح یوسف و زلیخا،ترجمهٔ روح القوانین مونتسکیو (منتشرنشده)، ترجمهٔ عظمت و انحطاط رومیان اشاره کرد.
دهخدا با نوشتن «چرند و پرند» نخستین پایه گذار ساده نویسی در ایران به شمار می رود که کار او را بعدها سید محمد علی جمال زاده در یکی بود یکی نبود و صادق هدایت در مجموعه قصه هایش به کمال رسانیدند.