- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 166687 - 83/1
- وزن: 0.30kg
گزیده ای از آثار آنتونیو گرامشی
نویسنده: آنتونیو گرامشی
ناشر: شرکت سهامی کتابهای جیبی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 147
اندازه کتاب: پالتویی - سال انتشار: 1358 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
آنتونیو گرامشی ؛ فیلسوف، انقلابی، و نظریه پرداز بزرگ مارکسیست، و از رهبران و بنیان گذاران حزب کمونیست ایتالیا بود. گرامشی از تئوریسین ها و مبارزان ضدسرمایه داری و مفهوم پرداز نظریه و اصطلاح مشهور هژمونی (فرادستی/ فرادستی فرهنگی) است.گرامشی در خانوادهای از طبقهٔ متوسّط پایین، در آلس، واقع در جزیرهٔ ساردینیا، ایتالیا به دنیا آمد. در هنگام کودکی گاهی از مدرسه فرار میکرد تا کمک خرج خانوادهاش باشد. وی به سبب قوزی که بر پشت داشت از سوی همکلاسان و دوستانش مورد آزار قرار میگرفت و همین باعث شد تا به انزوا پناه ببرد و به مطالعهٔ تاریخ و فلسفه بپردازد.
او در سال ۱۹۲۶، بهدلیل فعالیتهای انقلابی زندانی شد و دادگاه حکومت فاشیستی او را به ۲۰ سال زندان محکوم کرد. روز ۸ نوامبر ۱۹۲۶ گرامشی بازداشت و به زندانی در میلان منتقل شد. در دادگاه به بیست سال و چهار ماه زندان محکوم شد و در شرایطی که بهشدّت بیمار بود به زندان توری منتقل شد. از ۱۹۲۹ وسایل لازم برای کار و نگارش را در زندان به دست آورد و از همانجا نوشتن آثاری را شروع کرد که بعدها به «دفترها» و «نامههای زندان» گرامشی معروف شد. گرامشی از زندان نسبت به خطمشی چپروانه انترناسیونال کمونیست که سوسیالدمکراتها را «سوسیال فاشیسم» معرفی میکرد و سیاست «جبههٔ واحد» را کنار گذاشته بود، انتقاد کرد.
در ۱۹۳۲ بیماری گرامشی تشدید شد ولی مقامات اجازهٔ انتقال او به بیمارستان را نمیدادند. در اکتبر ۱۹۳۳ و بر اثر یک مبارزهٔ جهانی سرانجام گرامشی به یک درمانگاه انتقال یافت. سال بعد به بیمارستانی در رم منتقل شد. در ۲۱ آوریل ۱۹۳۷ گرامشی بهطور رسمی آزاد اعلام شد. یک هفته بعد در ۲۷ آوریل آنتونیو گرامشی در همان روزی که برای بازگشت او به ساردینیا در نظر گرفته شده بود و در سن ۴۶ سالگی درگذشت.
یکی از پرسش هایی که گرامشی در چند متن از دست نوشته های زندان مطرح می کند، ناظر بر چرایی ناتوانی اجتماعات و کمون های قرون وسطی در ایتالیا در راستای ایجاد یک ملت متحد و یکپارچه ایتالیایی است که با ملل فرانسه و انگلیس تحت حکومت پادشاهی های مطلقه شان قابل مقایسه باشد. وی استدلال کرد پاسخ را باید در درک این نکته یافت که چرا بورژوازی ایتالیایی حاکم برکمون ها و اجتماعات پراکنده نتوانسته اند از مرحله اقتصادی صنفی و ایجاد دولت ملتی مبتنی بر هژمونی خود فراتر روند.
این مشکلی بود که ماکیاولی در کتاب شهریار خود به بوته بحث کشید. اما اهداف و برنامه وی هیچ گاه تحقق نیافت. چنانکه گرامشی می گوید « در ایتالیا همواره فقدان یک نیروی کارآمد و موثر ژاکوبن احساس می شد و چنین نیرویی نمی توانست ایجاد شود. دقیقا وجود چنین نیروی ژاکوبنی بود که اراده جمعی همگانی ملی را در بین دیگر ملت ها سازمان دهی و بیدار کرد.»
آن شکل از تولید فرهنگى که گرامشى در دفترها بیشترین توجه خود را معطوف به آن کرد ادبیات است. با این همه، ادبیات نه در قالب آثار عظیم ابدى، بلکه اغلب در بستر قرائت و جذب آن در فرهنگها و تاریخچههاى ویژه به تصویر کشیده مىشود. اما چشمگیرتر از دستاندازىهاى گاهوبىگاهش به جهان ادبیات تراز اول و تحقیق ادبىاش، درگیرى پىگیرانهاش با ادبیات عامهپسند، تولید و اشاعهى آن بود.
رویکرد او تاریخى بود و همیشه مىکوشید تا تولید ادبى را به فرایند تاریخى مربوط کند که آن را تولید کرده و در آن سهیم بوده است. همچنین این رویکرد سیاسى بود، تا حدى که در سراسر تأملاتش دربارهى ادبیات حضور داشت و فرهنگ رشتهى پنهان مسئلهى سیاسى ناگفتهاى بود ... در اواخر سال 1932، حکم گرامشى از بیست سال به دوازده سال تخفیف یافت ... سرانجام، در آوریل 1937، محکومیت زندانش پایان یافت؛ اما در 25 آوریل دچار خونریزى مغزى شد و دو روز بعد مرد.