- موجودی: موجود
- مدل: 189955 - 7/2
- وزن: 0.50kg
گدایان معجزه
نویسنده: کنستانتین ویرژیل گئورگیو
مترجم: قاسم صنعوی
ناشر: رز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 296
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
در تراس هتل فقط دو مشتری وجود دارد . شب از نیمه گذشته است . نیمه ماه دسامبر است . دو نفری که در تراس نشسته اند توریست هستند ...
هیچکس مثل یک تبعیدی فقیر نیست ... این تبعید مرا رنج میداد ... این بود که قدم به قدم در ادبیات پیش رفتم و به مذهب رسیدم. این حقیقت را در اعماق جامعه فقیر و سرگردان یافتم ... به نظر من، ایمان است که بشر را آزاد میکند..
اما مسائل دیگری نیز در راه بود. کمونیستها و برخی دشمنان قدیمیتر او، که در محافل مطبوعاتی و فرهنگی کشورهای اروپای غربی نفوذی داشتند، به تحریک برخی اعضای حزب و مزدوران حکومت رومانی، کوشش کردند تا اعتبار او را از میان ببرند. در واقع هم از گسترش نفوذ و شهرت گیورگیو هراسان بودند و هم انتقادات تند و گزندهاش از کمونیسم و شوروی و وضع فرهنگی رومانی، عناصر حکومتی را برمیآشفت.
در این هنگام، مقالهای در یکی از روزنامههای چپگرای پاریس منتشر شد که در آن ادعا شده بود گیورگیو همکار نازیها بوده و عقاید فاشیستی و آنتی سمیتیستی داشته است.
این اتهامها در سنوات پس از جنگ دوم جهانی، بسیار در افکار عمومی اثرگذار بود. غوغایی به راه افتاد و چپگراهای فرانسه و سراسر اروپا، مبارزه تبلیغاتی وسیعی را علیه او آغاز کردند، اما گیورگیو چندان اعتنایی نکرد و به جای پاسخگویی و تلاش بیهوده در برابر وقاحت کمونیستها، به خانهاش در حومه پاریس رفت و شروع به نگارش دومین رمان معروفش، یعنی «دومین شانس» کرد. اندکی بعد در میانه سال 1952 که جنگ سرد به اوج رسیده بود، این کتاب منتشر شد.
یک بار دیگر خشم و خروش کمونیستها فوران کرد و عناصر چپگرای فرانسه، چنان عرصه را بر او تنگ کردند که آن کشور را ترک کرد و راهی آرژانتین شد.
گیورگیو در این سفر، مدتی خود را تحت حمایت ژنرال پرون قرار داد تا بتواند چارهای بیندیشد. در واکنش به این رخدادها و حملات و انتقاداتی که مرتب در جراید فرانسه و برخی دیگر از کشورهای اروپایی منتشر میشد، کتابی نوشت به نام «مردی که تنها سفر رفت». او شرح احوال خودش را نوشت، از گذشته و عقایدش دفاع کرد و هرگونه همکاری با نازیها یا هواداری از فاشیسم را منکر شد.
اما میهندوستی و تحریک مردم به دفاع از کشورشان در برابر همه اشغالگران، از جمه ارتش سرخ را که در جوانی سراسر آثارش را دربر گرفته بود، موجه دانست و آنها را بر آمده طبیعت جوانی و فطرت میهنپرستانه دانست.