- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 187111 - 94/5
- وزن: 0.20kg
گاو خونی
نویسنده: جعفر مدرس صادقی
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 110
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
حمید هر روز لباس تر و تمیز می پوشید و اودوکلن می زد و اصلاح می کرد ، چون می خواست زن بگیرد ...
گاوخونی رمان کوتاهی از آقای مدرس صادقی است که مشهورترین اثر ایشون هم به حساب می یاد . داستان با روایت یک خواب از سوی راوی آغاز می شود و تا پایان بین خواب و بیداری ، واقعیت و خیال ، اصفهان و تهران جریان دارد. پدر راوی که مشهورترین خیاط شهر بوده چند سالی است که فوت شده و در روزهای اخیر دائما به خواب راوی می آید و او یاد دوران کودکی اش و علاقه پدرش به شنا در زاینده رود می افتد و آن دوران را به یاد می آورد . در رویاها راوی و پدرش می خواهدن به باتلاق گاوخونی که آخرین مسیر زاینده رود است بروند .
مرد شدن و کندن از زندگی بیقید زنانه. پای سنت رفتن، تن دادن بهقیدوبند و آدابِ مردانه زندگی کردن را آموختن و تمام این ماجرا با زخمیآغاز میشود که پدر بهپسرش وارد میکند. حالا نه الزاماً زخمیجسمانی اما هر پسری وقتی در تنهایی با خود بیندیشد زخمی روحی را بهیاد میآورد که از پدر خود برداشته و ناخودآگاه از کینه و لبخندی طعنهآمیز پُر خواهد شد. آن وقت پدر راویِ گاوخونی دست پسرش را میگیرد تا با خودش بهرودخانه ببرد تا رودخانه رفتن را یاد بگیرد.
راوی بیقید ما باید یاد بگیرد«این آبیه که بهتن ما خورده باید ببینیم کجا میره» و این سرنوشت مردان گاوخونی است. گاوخونی داستان بلوغی اجباریست. داستان پدر ساختن از پسری که بهزندگی سنتیاش تن نمیدهد و در ولگردی و خواب سَرگردان است و اختگی را بهزیستن ترجیح میدهد. صفویان پسرها را کور میکردند و پدر راوی وقتی وسط لالهزار او را بهرودخانه میبرد تازه یادمان میاندازد که کوریم و برای دیدن محتاج دستهای پدرانی که بهفرمان آنها کور شدهایم ، که ما نتیجهی تن دادن آنها بهسنتِ زندگی هستیم و جدا شدن آنها از آنچه میخواستند باشند و حالا خود کابوس زندگی خود هستند ... مواظب باشید دق نکنید!