- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 144368 - 92/7
- وزن: 0.30kg
- JAN: keynaz
گاو
نویسنده: غلامحسین ساعدی
ناشر: نگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 96
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1394 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
همراه با چند تصویر
داستان گاو که در کتاب عزاداران بیل آمده است نمونه ی یک اثر داستانی کوتاه و خواندنی است. ساعدی این داستان را در قالب فیلم نامه نیز نوشت و داریوش مهرجویی فیلم موفق گاو را بر اساس آن ساخت.
غلامحسین ساعدی(گوهرمراد) ازجمله نمایشنامه نویسان معاصر است.او در سال ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد و در سال ۱۳۶۴ در فرانسه درگذشت. ساعدی از اواخر دهه سی به طور جدی به نوشتن روی آورد و در طول بیست سال نویسندگی طبع خویش را در عرصه های گوناگونی چون داستان کوتاه- رمان- نمایشنامه- فیلمنامه و نمایش صامت آزمود.
در داستانهای ساعدی جهان غمانگیز فقر و دربدری دهقانان آواره، روشنفکران سر گردان و بی هدف و ولگردان آواره اجتماع ترسیم میشود و اینگونه فقر، درماندگی و واقعیات فضیحتبار جامعه، چهره عریان جهان پیرامونشان را به خواننده نشان میدهند. در پس این توصیفات، خشم و خروشی توأم با کینه نهفته است و در نهایت، آنچه برای خواننده برجای می ماند، زهرخندی بیش نیست. در سال ١۳۵۳ با همکاری نویسندگان معتبر آن روزگار شش شماره ازمجله “الفبا” را منتشر کرد. او را میتوان یکی از پر کارترین نویسندگان دوره خود دانست.
...مشد حسن در یک روستا ی بیابانی در یکی از مناطق ایران زندگی میکند و گاوی دارد که عاشق اوست بیشتر از یک انسان معمولی دوستش دارد و همه اهالی ده از علاقه وافر او به گاوش باخبر هستند . روزی مشد حسن به شهر میرود و در غیاب او گاوش به دلایل نامعلومی می میرد . گاو را به خاطر ندیدن و ناراحت نشدن ( در اصل شوکه نشدن) مشد حسن به چاه می اندازند. بعد از برگشت , مشد حسن به طریقی می فهمد که گاوش مرده , اما از فرط علاقه اش به گاو , مرگ و نیستسی او را باور نمیکند. آرام آرام خودش را به جای گاو می پندارد و به همه میگوید من گاو مشد حسنم نه مشد حسن. از این روان پریشی مشد حسن اهالی ده به فکر درمان او می افتند روشهای سنتی از قبیل نذر و دعا و .. کارساز نشده به ناچار برای مداوا به شهر میبرند. اما در وسط راه از دست اهالی ده فرار کرده و در دره ای سقوط میکند و به سرنوشت گاو دچار میگردد.
شخصیت های داستان:
۱- مشدی حسن :
یک شخصیت پویا ست که در طول داستان دچار تغییر و تحول می گردد او یک روستایی است که در محیط بسته ی روستا عمری را سپری کرده است زندگی او مملو از درد و رنج و بد بختی است شغلش عملگی است و آواره ی کوه و بیابان است تا لقمه نانی به کف آرد تا اندک صباحی بیشتر زنده بماند تا بدبختی ها بر او خنده بزنند گاو در امرار معاش او و روستاییان دیگر نقشی به سزا دارد در نظر او بدون گاو ادامه ی حیات ممکن نیست و به همین دلیل او نمی تواند مرگ گاو را بپذیرد مرگ گاو مرگ خود او نیز است . او در این داستان نماینده طیف عظیمی از مردم جامعه ی خویش است که هویت خود را به دلیل فقر و بدبختی از دست داده اند و چاره ای جز مرگ و نیستی ندارند و حتی کسانی هم که آنان را به این درد مبتلا نموده اند قادر به درمان نمی باشند .
۲- مشدی طوبا :
طوبا یک شخصیت فرعی است که نماینده و سمبل قربانی فقر اقتصادی و فرهنگی است در جامعه ی خویش جز برای گریه و زاری خلق نشده است در دیدگان خویش و غیر ارزش و احترامی ندارد ، فقر در مغز و استخوان او رسوب کرده است که مرگ گاو را مصیبتی عظیم می پندارد و ادامه زندگی را بدون گاو برای خود و شوهرش تاریک می بیند او نماینده افرادی است که این درد فرهنگی را می بیند ولی توان مقابله با آن را ندارد او در برابر این تغییراتی سلاحی جز گریه ندارد
۳- کدخدا :
سمبل حکومت رضاخان و استعمارگران است که ناخواسته موجب و موجد این بلیه در جامعه است و در آخرین لحظه که اوضاع را بحرانی می بیند سعی می کند که درصدد بهبود اوضاع برآید ولی چون از ریشه مشکل خبری ندارد در این راه موفق نمی شود و تمام چاره جویی های وی بی حاصل می گردد و او نیز مجبور است این درد جانکاه را تحمل نماید
۴- اصلان :
اصلان نیز در تمام داستان حضور دارد و برای بهبود حال مشدی حسن چاره اندیشی می نماید ولی تمام راهها بسته است و این چاره گری ها نوشداروی پس از مرگ سهراب است و باید قبل از سرایت به دیگران در صدد پیشگیری برآمد
۵- مشدی بابا و مشدی جبار :
حضوری کوتاه در داستان دارند و از شخصیت های فرعی داستان به حساب می آیند .
۶- گاو :
نمادی از دلبستگی های دنیوی و هویت بیگانه است در ایران باستان منبع خیر و برکت است و در اساطیر زمین بر روی شاخ گاوی قرار دارد .