- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 109139 - 12/5
- وزن: 1.50kg
- UPC: 250
کویرهای ایران
نويسنده: سون اندرسون هدین
مترجم: پرویز رجبی
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 942
اندازه كتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1381 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
مصور
حاوي يادداشت هاي مولف از سفر به ايران و اقامت در مناطق كويري كشورمان به همراه آداب و آيين و رسومات مردم اين مناطق ،همراه با تصاويري زيبا از مردمان كوير سون اندرسون فون هدین،جهانگرد دانشمند و با جرات سوئدی بود که بسیاری از نقاط سخت و دشوار ایران،افغانستان،هند و تبت را پیموده است.سون هدین بیش از نیمی از عمر طولانی خود را در سفر گذرانید و اولین بار در سال 1304 هـ.ق. به ایران و بین النهرین(میانرودان)سفر کرد. او در سال 1308 ه .ق.به سمت منشیگری سفارت سوئد در ایران منصوب شد.
در آن زمان وی به دلیل علاقهای که داشت توانست به قلهء دماوند صعود نماید.هدین در عرصهء پژوهش نیز دانشمند فعالی بود.تحقیقات عمدهء او درباره آسیای مرکزی است. او فلات تبت را پویید و سرچشمهء رودخانه های براهماپوترا،ستلج و سرچشمهء واقعی رود سند را پیدا کرد. از میان آسیا،آسیای مرکزی و تبت،جادهء ابریشم از مهمترین آثار او میباشند.
یکی دیگر از آثار سون هدین از راه زمین به هندوستان نام دارد که تمامی مطالب کتاب مربوط به ایران و کویرهای آن است.بدان علت عنوان ترجمهء آن به نام«کویرهای ایران»تغییر یافته است. مؤلف در ین کتاب با سبک بیان دلنشین و چشمانی تیزبین از تمام جزئیات سفر خود - از شترهای کاروان تا ابرهای بالای سر خود،از تاریخچهء شهرها تا چهره و رفتار مأموران گمرک-به طور دقیق تصویربرداری کرده است.علاوه بر آن زیباییها و زشتیهای هر شهر و روستا را چنان برای خواننده مجسم کرده که گویی خواننده خود آن محل را دیده است.
سون هدین از راه باطوم،تفلیس،ایروان و نخجوان به تبریز و ایران آمد.در این زمان مظفر الدین شاه قاجار بر ایران سلطه داشت.
سون هدین دربارهء انگیزهء جهانگرد شدن خود مینویسد:
«پسربچ های که در سالهای نخستین دبستان شغل آیندهء خود را میشناسد آدم خوشبختی است و من به این خوشبختی دست یافتم.دوازده ساله بودم که هدف آیندهام کاملا برایم روشن بود.»
هدین که از چنین انگیزهء درونی برخوردار بود.در سفر کویری ایران هفت نفر خدمتکار داشت.آنها میرزا عبد الرسول،ابو القاسم،مشهدی عباس(کربلایی عباس)، غلامحسین،حبیب الله،عباس قلی بک قزاق وکیل باشی و حسین علی بک قزاق بودند.
هدین دربارهء آغاز سفر خود مینویسد:
«کویر بزرگ با نیروی جادویی شگرفش مرا به سوی خود جلب میکند.دلم میخواهد فورا-در آن پایین-به طرف کویر بشتابم و به سکوت بزرگی فرادهم،که مثل ابری بر سطح هموارش سوار است...».
او در باب ماهیت سفر خویش یادآور شده است که«...من به اینجا نیامده بودم تا خودم را در شهرشناسی با مسائل غیرقابل علاجی مشغول بسازم،بلکه منظورم فقط این بود که برای یک سفر طولانی در صحرای شرق ایران کاروانی راه بیندازم...».
هدین این سفر را برای خود یک درسی از جغرافی میداند و میافزاید:«...با میل میخواهم سفری کوتاه با صدای زنگ کاروان در دامنهء کوه بزرگی داشته باشم،اما نمیخواهم به صورت چوپانی،بین چوپانهای دیگر،ناچار از ماندن در پای...کوه باشم»
این ماجراجویی و اعتقاد هدین نسبت به هدفش در جایجای کتابش نمایان است. سون هدین اولین قدم به طرف کویر داخل ایران را از فیروزآباد حوالی شهرری و به تعبیر دیگر بین شهرری و ورامین آغاز نمود.
سیاح سوئدی در این سفر از طرف شاه ایران و صدر اعظم او حمایت میشد.طوری که شاه ایران اماننامه و فرمانهایی به حکام طبس،قم،سیستان و مقامات اداری خراسان نوشته و نسبت به حمایت از هدین از جهات معیشتی و مشورتی دستور داده بود
سون هدین در این اثر به شیوهای داستانی قلمفرسایی کرده است.طوری که هرکس کتاب وی را مطالعه کند احساس میکند یک داستان بلند خوانده است. خواننده با مطالعهء سفرنامهء هدین به راحتی میتواند مناطق مسافرت او ا در ذهن خویش تداعی نماید.زیرا مطالب سفرنامهءسون هدین ادیبانه و شاعرانه است.به تعبیر دیگر این اثر در واقع«داستان»سفر هدین به کویر بزرگ است که در آن خاطرات سفر وی به صورت داستان بیان شده است.
ازآنجاییکه سون هدین در دوازده سالگی جهانگردی را به عنوان شغل آیندهء خود انتخاب کرده و بنا به میل خود به مسافرت پرداخته بود،بنابراین سفرنامهء او در وهلهء اول یک سفرنامهء شخصی تلقی گشته و در وهلهء دوم یک سفرنامهء داستانی محسوب میشود. سون هدین در پایان سفر خویش جدایی از کویر را،علی رغم میل باطنیاش، مشکل نمیداند.
وقتی که به رختخواب رفتم ، نقشه سفرهای جدیدی را در ایران کهنسال کشیدم . دلم میخواست کویر بهاباد و سرزمین گورخر ها را ببینم و از دشت لوت بگذرم و منطقه اطراف دریاچه نیریز را ببینم و مناطق کم آشنای زیادی را بررسی بکنم . به سالهای زیادی که برای این منظور احتیاج بود فکر کردم . فکر کردم ، که آدم هر لحظه پیر تر میشود و یک مرتبه احساس میکند ، که کاملا پیر شده است . عمر خیلی کوتاه است و دنیا بی نهایت بزرگ . ”
سون هدین در هیچ نقطه با گونه ای خاص برخورد نمیکند. گرچه یکی از راهنماها در نزدیکی کوه نخجیر با یک پلنگ برخورد میکند .
...جدایی از این کویرهای بزرگ و ساکت و نخل هایش و (به تصویر صفحه مراجعه شود) روستاها و قلعه هایش برایم مشکل نخواهد بود،چون آنها را به صورت نوشته و تصویر در کتابهایم دارم.»
بدینگونه سفر کویری سون هدین به پایان میرسد.