- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 162980 - 52/5
- وزن: 0.50kg
کوچه های شیدایی
نویسنده: سهیلا بامیان
ناشر: البرز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 472
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1386 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
روزهایم سراسر پر از عشق و امید و لبخند است.
هر روز با سامان به خانه برمی گردم.
تحمل نداریم تا رسمی شدن نامزدیمان صبر کنیم و بعد با هم همراه شویم.
گویی قصد داریم به تلافی سالهای دور، دم را غنیمت شمرده و از بودن با هم لذت ببریم.
از سپیده خوشم میاد. از دیدن سرزندگی یا حتی به قول مادرش بیخیالی و دریدگی سپیده سر کیف میآمدم. به نحو عجیبی آزاد از هر ملاحظهای بود و این آزادی او را کمی گستاخ و شجاع نشان میداد. مامان زیاد او را تائید نمیکرد و میگفت بیپروایی آزاردهندهای در حرکات سپیده وجود دارد که باید آن را کنار بگذارد، اما من مثل مامان فکر نمیکردم.
از دیدن ظاهر شاد و آزادی آن موقع که قهقهه سرمیداد یا در پارهای اوقات حرفهای شیطنت آمیزش و خاطرات هیجان انگیزش که با امیر داشت خوشم میآمد و دلم میخواست همیشه در کنارش باشم و او برایم حرف بزند. تنها دختری بود که با او دوستی صمیمانه داشتم. شاید قسمت اعظم آن به خاطر این بود که سپیده حرفها و رفتاری متفاوت با من داشت. هرچه من محتاط و آرام بودم او در عوض بیپروا و شلوغ بود.