- موجودی: موجود
- مدل: 189932 - 64/3
- وزن: 0.34kg
کوچه باغ یادها
نویسنده: فهیمه رحیمی
ناشر:چکاوک
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 339
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو ؛ لبه عطف کتاب زدگی مختصری دارد ، ابتدای کتاب نوشته شده است
مروری بر کتاب
خانه میرزا باقر فرشچی از صبح سکون و آرامش خود را از دست داده بود . زن حاجی پس از درست کردن خورشت قیمه و خیساندن برنج از درست کردن غذا فارغ شد و از پله های زیرزمین بالا آمد .
گونه هایش در اثر حرارت اجاق سرخ شده بود . بالای پله ها هوای تازه را با نفسی بلند به سینه کشید و با دست عرق روی پیشانی اش را زدود و با صدای بلند فریاد کشید فخری !
دختر باریک و بلند قدی سر از پنجره اتاق بیرون کرد و گفت : بله ، مادر !
زن به سوی صدا برگشت و دخترش را در آستانه پنجره دید . گفت : وقتی چای رو دم کردی میوه و شیرینی را هم بچین و دستی هم به موهات بکش تا عمه ات لن ترانی بارمان نکنه . مواظب باش تنباکو ها آب نداشته باشن . ببینم می توانی از آنها پذیرایی کنی یا نه .دختر سر فرود آورد و سر را از پنجره به داخل کشید و دنبال دستورهای مادر رفت …عزت زمان در خانه ملوک خانم خیاطی یاد می گرفت و بیماری حاج آقا شدت گرفته بود. نیره از نرگس خواست که به خانه برود و عیادت از پدر را بهانه کند....
کوچه باغ یادها» گوشه ای از خاطرات تلخ وشیرین زندگی در کوچه های باریک و بلند خیابان ری و بازارچه نایب السلطنه با مردمی که صف و محبت آنان را می توان به لطافت باران و برگ گل تشبیه کرد، است.
کوچه هایی که نام ها و یادهایی را در سینه حفظ کرده است که گذشت زمان نیز مهر فراموشی بر آن ننواخته و همین کوچه ها این باور را به انسان می دهند که روح پاک انسان ها مانند درختان تناور زنده اند که اگر بافت فیزیکی کوچه ها، خیابان ها و خانه ها، تغییر یافته و نو شده است، بافت دوستی ها و محبت ها و یک رنگی ها عمیق تر و کهن تر شده است.