- موجودی: موجود
- مدل: 189933 - 85/3
- وزن: 0.34kg
کوچه باغ یادها
نویسنده: فهیمه رحیمی
ناشر: پگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 339
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ: 10
مروری بر کتاب
خانه میرزا باقر فرشچی از صبح سکون و آرامش خود را از دست داده بود. زن حاجی پس از درست کردن خورشت قیمه و خیساندن برنج از درست کردن غذا فارغ شد و از پله های زیرزمین بالا آمد.
گونه هایش در اثر حرارت اجاق سرخ شده بود. بالای پله ها هوای تازه را با نفسی بلند به سینه کشید و با دست عرق روی پیشانی اش را زدود و با صدای بلند فریاد کشید فخری!
دختر باریک و بلند قدی سر از پنجره اتاق بیرون کرد و گفت: بله ، مادر!
زن به سوی صدا برگشت و دخترش را در آستانه پنجره دید. گفت : وقتی چای رو دم کردی میوه و شیرینی را هم بچین و دستی هم به موهات بکش تا عمه ات لن ترانی بارمان نکنه. مواظب باش تنباکو ها آب نداشته باشن. ببینم می توانی از آنها پذیرایی کنی یا نه. دختر سر فرود آورد و سر را از پنجره به داخل کشید و دنبال دستورهای مادر رفت … عزت زمان در خانه ملوک خانم خیاطی یاد می گرفت و بیماری حاج آقا شدت گرفته بود. نیره از نرگس خواست که به خانه برود و عیادت از پدر را بهانه کند ...
کوچه باغ یادها» گوشه ای از خاطرات تلخ و شیرین زندگی در کوچه های باریک و بلند خیابان ری و بازارچه نایب السلطنه با مردمی است که صف و محبت آنان را می توان به لطافت باران و برگ گل تشبیه کرد.
کوچه هایی که نام ها و یادهایی را در سینه حفظ کرده است که گذشت زمان نیز مهر فراموشی بر آن ننواخته و همین کوچه ها این باور را به انسان می دهند که روح پاک انسان ها مانند درختان تناور زنده اند که اگر بافت فیزیکی کوچه ها ، خیابان ها و خانه ها ، تغییر یافته و نو شده است ، بافت دوستی ها و محبت ها و یک رنگی ها عمیق تر و کهن تر شده است.