- موجودی: موجود
- مدل: 188716 - 115/4
- وزن: 0.50kg
کوچ نشینی در ایران
نویسنده: سکندر امان الهی بهاروند
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 318
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1360 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ جلد کتاب رنگ پریدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مصور
پژوهشی درباره عشایر و ایلات
کوچنشینی یک شیوهی زندگی است که در آن انسان از راه پرورش حیوانات و معمولا با برخورداری از فرآوردههای کشاورزی زیست میکند و در پی چراگاههای طبیعی سالیانه از محلی به محل دیگر کوچ میکند.
کوچنشینی در ایران سابقهای کهن دارد و کوچنشینان همیشه نقش مهمی در تاریخ کشور ما داشتهاند. آنان از فرهنگ و سنن کهن ما پاسداری کردهاند، همواره اهمیت زیادی از نظر اقتصادی داشتهاند، و همواره در سازشی فرهنگی ـ اجتماعی با محیط زیست بودهاند. اما هنوز شناخت دقیقی از آنان در دست نداریم. کتاب حاضر میکوشد تصویری کلی از وضع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کوچنشینان ارائه کند و به بررسی بحرانهای زندگی کوچنشینی بپردازد.
ایران سرزمینی است که در آن زندگی کوچنشینی و دامداری سنتی قدمت دیرینه دارد. در این کتاب ابتدا مراحل تکامل فرهنگ بشری و جایگاه زندگی کوچنشینی در این روند تکاملی بررسی شده، آنگاه نقش کوچنشینان در ایران در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
منظور از زندگی کوچ نشینی آن نوع زندگیست که در آن انسان از راه پرورش حیوانات و معمولا با برخورداری از فراورده های کشاورزی زیست میکند و در پی چراگاه های طبیعی سالیانه از محلی به محل دیگر کوچ می کند. در ایران این نوع زندگی از دیرباز وجود داشته است و هنوز هم شاهد آن هستیم. امروزه در مملکت ما اصطلاحات مختلیف نظیر عشایر، کوچ نشین، ایلیاتی، بیابنگرد، گله دار، گلونه، مالدار، چادرنشین و غیر به کار برده میشود که همگی دال بر زندگی کوچ نشینی است.
در گذشته ظاهرا کوچ نشینان را «کرد» می نامیده اند، چنانکه این اصطلاح در نوشته های اغلب نویسندگان بعد از اسلام آورده شده است. مثلا استخری (در گذشت 346 هجری) مولف کتاب «مسالک الممالک» در مورد کوچ نشینان فارس چنین نوشت: وجومهای کردان بیش از آنست کی در شمار آید و گویندکی پارس پانصدهزار باشندکی زمستان و تابستان به چراگاه ها نشینند و کسی باشد از ایشان کی دویست مرد پیوسته دارد از چوپان و مزدور و شاگرد و غلام و آنچ به این ماند ئ عدد ایشان نتوان شناخت مگر از دیوان صدقات .
مرحوم سعید نفیسی نیز یادآور شده است که در گذشته کوچ نشینان را در ایران کرد می گفته اند. وی در این باره می نویسد که:
در زمان هخامنشیان در میان طوایف چادرنشین فارس بنام کرد بر میخوریم. در دوره ساسانی بیشتر کردها در نواحی مرکزی ایران در میان اصفهان و آباده میزیسته اند و طوایف دیگری در اطراف دریاچه نیریز تا دل کرمان و از آنجا تا حوالی بوشهر هم بوده اند. که طوایف ممسنی و بویر احمدی و کهکیلویه و شبانکاره بازماندگان ایشانند. دلایل بسیار هست که اصلا ساسانیان کرد بوده اند و بی هیچ شک لااقل مادر اردشیر بابکان دختر یکی از پیشوایان قبایل کرد ناحیه نیریز بوده است.
باز دلایل دیگر هست که کرد اصلا در زبانهای ایرانی به معنی بیابانگرد و کاملا مترادف همان کلمه فرانسوی نوماس است که از ریشه یونانی به معنی چراننده است و شگفت تر اینکه در زبان فارسی هم کرد را به معنی گله چران به کار برده اند و طبیعی هم هست زیرا که چادرنشینان همیشه گله دار بوده اند. معنی کرد با گله چرانی به اندازه ای لازم و ملزوم یکدیگرند که در دوره ساسانی و تا مدتی از دوره اسلامی طوایف مختلف کرد را رم می گفتند و این همان کلمه ای است که در زمان ما رمه شده است و این کلمه به زبان عرب هم رفته اغلب به خطا آن را «زم» و جمع آنرا که میبایست رموم باشد زموم نوشته اند...