- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 151715 - 81/5
- وزن: 1.00kg
کوهستان جان
نویسنده: گائو چینگ ژیان
مترجم: دل آرا قهرمان
ناشر: سخن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 688
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
زمانی که اندک گشایشی در جو سیاسی چین در اواخر دهه هفتاد میلادی به راه افتاد دهها نشریه ادبی و کتابهای بیشماری از نظر حجم و محتوا به چاپ رسیدند که کوهستان جان یکی از آنهاست.
سوار یک اتوبوس راه دور شده ای و از صبح اتوبوس های کهنه که برای راههای شهری تنظیم شده دوازده ساعت آزگار در جاده های کوهستانی ....
... چون میترسم که کاملاً نفهمیده باشد، به او توضیح میدهم که بهتر است خودش یک ناشر پیدا کند. ساکت میماند. مردد است. با ملاحظه از او میپرسم: میتوانید دستنویستان را بردارید؟ در حالی که چشمهایش را کاملاً گشاده کرده، جواب میدهد: شما میتوانید آن را به یک ناشر بدهید؟ [میگویم:] بهتر است خودتان مستقیم آن را به یک بنگاه انتشاراتی بفرستید. این طوری مسلماً از مشکلات اجتناب خواهید کرد. لبخند میزنم.
او هم میخندد. دستنویس را در ساکش میگذارد و کلمات تشکرآمیزی میگوید. [میگویم:] این من هستم که تشکر میکنم. دوباره در میزنند، اما قصد ندارم باز کنم.... معجزهای نیست. این آن چیزی است که خدا به من گفته؛ به من، ناراضیِ ابدی. میپرسم، آیا باز هم چیزی برای جستجو باقی میماند؟ همه چیز در اطراف آرام است. برف در سکوت میبارد من از این آرامش در شگفتم؛ آرامش بهشتی. شادی نه، شادی در تقابل با اندوه هست. تنها برف میبارد.
در این لحظه نمیدانم جسمم کجاست. نمیدانم این قطعه زمین بهشتی از کجا میآید؟ به اطراف نگاه میکنم. نمیدانم که هیچ نمیفهمم. هنوز گمان میکنم که همه چیز را میفهمم. چیزها پشت سرم اتفاق میافتند و همواره چشمی غریب هست. بهتر این است که تظاهر به فهمیدن کنیم. تظاهر به فهمیدن اما در واقع هیچ، نفهمیدن. در واقعیت من هیچ نمیفهمم، مطلقاً هیچ همین است که هست...
جوایزی که این کتاب برنده شده است
نوبل ادبیات ۲۰۰۰