- موجودی: موجود
- مدل: 192811 - 52/1
- وزن: 0.20kg
کند و کاو در مسائل تربیتی ایران
نویسنده: صمد بهرنگی
ناشر: شبگیر - بامداد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ : 5
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
چندی است که ترجمه و چاپ کتابهای روانشناسی و تربیتی (به ویژه کتابهای آمریکایی) در ایران رونق یافته است. به ظاهر امر خیری است و جای حرفی ندارد. صدی نود کتابهای ترجمه شده کتابهای مربیان آمریکایی است و اینها خود کتابشان را برای مردم محیط خود نوشته اند و تجربه های تربیتیشان را هم روی همان دانش آموزان و بچه های محیط خود کرده اند ...
معلم جوان نخستین تیپا را هنگام استخدام میخورد. گروهی به دورترین نقطه پرتاب می شوند چرا که واسطه و نفوذی در کارگزینی نداشته اند. و اعتراض هم بیفایده است. آنهایی که اعتراض کردهاند تاریخ استخدامشان ماهها به عقب می افتد. اکراه وقتی زیاد می شود که حقوقشان را تا شش ماه یا یک سال نمی پردازند. و آنها مجبورند در ده غریب با دست خالی سر کنند.
معلم دلسوز و علاقمند کم است معلمها کارشان را با یک اجبار به خاطر نان و به صورت عادت انجام می دهند. عادت دارند هر روز پا شوند نان سنگک و پنیر بخرند بیاورد بخورد معلم پس از ناشتایی بلند می شود سر و ضعش را مرتب میکند به مدرسه میرود دفتر حضور و غیاب را امضا می کند دفتر حضور و غیاب را زیر بغلش میزند و به کلاس میرود. او صبح وقتش را طوری تنظیم می کند که با خوردن زنگ یا یکی دو دقیقه دیرتر به مدرسه برسد مثل یک دستگاه خودکار یا ماشین کوکی. معلم درسش را ماشینوار می گوید.
هزار بار نادرشاه را گفته و هزارمین درسش با اولین بار هیچ فرقی ندارد. زمان و مکان و حال و وضع دانش آموز در تدریس او اثری ندارد. هزار بار نادرشاه را به هندوستان برده و هندیان بیچاره را از زیر تیغ بیدریغش گذرانده و دوباره نادرشاه را فاتحانه به ایران بازگردانده است. هزار بار معادلهی 2 مجهول تدریس کرده و دیگر احتیاجی به تفکر ندارد. مغزش خودکار هر چه زبان نیاز دارد در اختیارش قرار می دهد. معلمی یعنی حفظ مطالب درسی و تحویل آن به دانشآموز. درست مثل رادیاتور ماشین ، کمترین تحرکی در مدارس دیده نمیشود.
اگر هم باشد سطحی وزودگذر است. خیلی کم معلمی را سراغ دارم که در فکر روش تدریس خود و نتیجهی آن باشد. تقریباً معلمها همان کاری را انجام میدهند که مکتبدارها ، میرزاها و ملاباجیهای سی چهل سال قبل انجام می دادند. با ادعا و خرج و زرق و برق کمتر. نخستین شرط پیشرفت کار تعلیم و تربیت فراهم آوردن آسایش مادی و فکری معلم است. چه از نظر گذراندن زندگی و چه از نظر اینکه رئیسی داشته باشد که از تعلیم وتربیت سر دربیاورد وزیر وبم کار را بشناسد.