طرح پرسش های مرتبط با هم در یک زمینه ادبی،باعث انتظام شکلی و معنایی پاسخ ها می شود ،وگرنه چنان که رسم است پاسخ هنرمند به پراکنده گویی جذابی می انجامد که مخاطب در پایان با سپهر ذهن گوینده ارتباطی دقیق نمی یابد.
در این اثر سعی بر آن بوده که سوالها با هم ارتباط مضمونی داشته باشد،تا پاسخ ها به نظریه ای در ادبیات منتهی شود.
این پرسشها ار سوی گروه شاعران سه شنبه تدارک شده است.این مجموعه مشتمل بر گفت و گوهایی است با "جواد مجابی "درباره شعر، هنر، آفرینش شعر، نیز درباره فعالیت‌های هنری جواد مجابی و چند و چون سروده‌های او .

برای مثال، "مجابی "به پرسش حاضر این گونه پاسخ می‌دهد : تجلی مسائل حسی، عاطفی و احساسات و اندیشه در شعرتان چگونه است؟ پیش از این در شعرهای سه کتاب "فصلی برای تو "و "زوبینی بر قلب پاییز " و "پرواز در مه "تجلیات اندیشه شاعر در شعرهای مضمونی و مفهومی بیشتر نمود داشت .بعدها همبافتی از احساسات و اندیشه شعرهای دفتر "بر بام بم " را فرا گرفت .

در دفتر آخرین "سفرهای ملاح رویا "و شعرهای کوتاه بعدی لایه‌های عاطفی غلظت یافته چنان که شعرها را شمایی عاشقانه بخشیده است ; در حالی که اندیشه در بافت لایه‌های زیرین همچنان رسوب دارد، با این تفاوت که شعرها از همبافت مضمونی به ساختار مفهومی تکامل یافته است ...

مفهوم عشق و مرگ با توجه به نوع نگرش یک شاعر به حیات عجین با مرگ جدا از بازی‌های زبانی و بیانی و صناعت‌های صوری ممکن است ساختن دورانی داشته باشد که از عشق به مرگ و از مرگ به عشق می‌چرخد، گاهی ترکیبی از هر دو است .و این حرکت، زندگی ذهنی شاعر را به چرخش متلاطم و گردابی انداخته است . این ساخت دورانی، بر معماری شعر از انتخاب واژگان، نوع بیان، گره خوردگی تصاویر و در نهایت کمپوزیسیون نهایی تاثیرگذار است و تبادل دایمی نیروهای موثر از درون به برون و به عکس را نباید در این مقوله نادیده گرفت ."