- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 47970 - 108/6
- وزن: 0.20kg
- UPC: 35
کلیات هوپ هوپ نامه
نویسنده: میرزا علی اکبر صابر
ناشر: هلال طاهری
زبان کتاب: ترکی
تعداد صفحه: 232
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1320 - دوره چاپ: 1
کمیاب یا دست دوم - کیفیت : عالی
مروری بر کتاب
هوپ هوپ نامه تخلص طنزآمیزی است که شاعر برای خود برگزیده.هوپ هوپ نامه مجموعه و دربرگیرنده شعرها و قطعات با مضامین مردمی و انقلابی است که سراینده نامور با بهره گیری از طنز خلاق خود در جریان انقاب مشروطیت و در رابطه با مسائل و موارد گوناگون که می توانست برای انقلاب مطرح باشد سروده است.
میرزا علی اکبر صابر طاهر زاده در سال ۱۸۶۲ در شماخی ( آذربایجان ) بدنیا امد .او متعلق به خانواده ای متوسط و مذهبی بود . نوشتن شعر را از زمان دبستان اغاز کرد ... بعد ها با تشویق حاجی سید عظیم شروع به ترجمه اشعار فارسی( مثل گلستان سعدی ) به آذری کرد و بهمراه اشعار خودش آنها را در کتابچه ای جمع آوری کرد که تعدای از آنها در کتاب شعری بنام هوپ هوپ نامه موجود است . لینکاو معتقد به تاثیر شعر دربیداری اذهان مردم و آگاه کردن آنها از شرایط موجودشان بود .
صابر چندی در مکتبخانه های قدیم و سپس در مکتب سیدعظیم شیروانی که با اصول جدید اداره می شد آموزش دید. حال و هوای این مکتب با مکتبخانه های دیگر متفاوت بود. در اینجا دانش آموزان به جای حصیر بر روی نیمکت ها می نشستند و علوم جدید می آموختند و همراه با زبان های فارسی و عربی، دو زبان آذربایجانی و روسی را نیز فرا می گرفتند. زمانی که هشت ساله بود معلم او سیدعظیم شیروانی که خود یکی از شعرای نامی آن دوران بود به استعداد و نبوغ او در شعر پی برد و او را به ادامه کار تشویق و پیش بینی نمود که آینده ای درخشان در انتظار اوست.
در دوران انقلاب مشروطیت جدایی میان مردم قفقاز و ایران هنوز رنگ و بویی نداشت و رفت و آمد ساکنین هر دو منطقه به این سو و آن سوی ارس به راحتی انجام می گرفت. افزون بر این پیوندهای دیرینه تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی و وجود مشترکات بسیار دیگر، آنچنان مردم هر دو سو را در پیوند و ارتباطی تنگاتنگ فرا گرفته بود که مردم هر دو منطقه هنوز هویت و ملیت خود را از یکدیگر جدا نمی دانستند.
به همین دلایل در انقلاب مشروطیت، قفقازی ها برادران خود در ایران را تنها نگذارده و در راه پیروزی آرمان های آنان با بذل مال و جان چه با سلاح در سنگرهای مبارزه و چه با قلم به مبارزه با دشمنان و بدخواهان مردم برخاستند. کسانی چون حیدرخان عمو اوغلی، محمد امین رسول زاده، جلیل محمد قلی زاده، عباس صحت، میرزاعلی اکبر صابر، نریمان نریمانف، ئوزیر حاجی بیکوف و ده ها تن دیگر، نمونه هایی هستند که هر یک به فراخور موقعیت خود در این راه، کارهای بایسته ای انجام داده اند. شادروان احمد کسروی می نویسد: "آمدن اینان به دلیری آزادیخواهان افزود و چون مردان آزموده و دیده بازی می بودند، در هر کاری پیشگام می شدند و راه به دیگران می نمودند و کسانی از اینان به سخنگویی نیز می پرداختند و به آگاهانیدن مردم می کوشیدند."
اما در این میان صابر جایگاه ویژه ای را داراست. شعرهای او که در روزنامه <ملانصرالدین> چاپ می شد، به سرعت باعث نامی شدن او و شناخته شدن روزنامه بیش از پیش در میان مردم شد. در نخستین ماه های جنبش مشروطه، به دستور محمدعلی میرزا از پخش روزنامه <ملا نصرالدین> جلوگیری شد. صابر که به برخی از شهرهای ایران سفر نموده بود و تجربه زندگی در آنجا را داشت، با فرهنگ و آداب و سنن جاری در ایران و نیز مناسبات سیاسی حاکم بر آنان و جور و ستم حکام و نبود رشد فرهنگی و اقتصادی در آنجا آشنا بود و حوادث ایران را نیز به دقت دنبال می نمود. رویدادهای سال های 1906 تا 1911 ایران، دستمایه شعرهای طنز صابر شد و او در این باره اشعار زیادی سروده که هم در <ملانصرالدین> و هم در کتاب <هوپ هوپ نامه> به چاپ رسیده است.
خودکامگان و بسیاری از دشمنان آزادی و آزادیخواهان مانند محمدعلی شاه، عین الدوله، میرزاعلی اصغرخان اتابک، ظل السلطان، رحیم خان سردار نصرت و... مستقیم و یا غیرمستقیم آماج طنز گزنده صابر قرار گرفته اند و از آن سو نیز سرجنبانان انقلاب و یاوران مردم و گردان دلیر مشروطه مانند ستارخان از سوی صابر به نیکی یاد شده اند. به نوشته شادروان محمدزاده، <باید گفت که هیچ یک از شعرای دوران مشروطیت ایران، ستارخان سردار ملی را نظیر صابر تجلیل نکرده و هیچ طنزی در افشای قیافه کریه پیکره استبداد محمدعلی شاه به پای اشعار ساتیریک صابر نمی رسد.