- موجودی: موجود
- مدل: 192731 - 87/2
- وزن: 1.50kg
کلیات قاسم انوار
نویسنده: قاسم انوار
مصحح: سعید نفیسی
ناشر: سنایی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 532
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1337 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : صفحات در حد نو ؛ لبه چلئ سائیدگی دارد
مروری بر کتاب
خوش خاطرم که یار مرا گفت: مرحبا همراه مرحباست صفا در پی صفا
صافی شدست شیشه دل از صفای عشق ای لطف مرحبای تو را جان و دل فدا
کلیات قاسم انوار شامل بر تعدادی غزل، قطعه، رباعی و چند مثنویاست.مثنویهای او انیسالعارفین و صدمقام نام دارد که در بیان اصطلاحات عرفان و تصوف سروده شدهاند. وی در شعر بیشتر قاسم و قاسمی و گاهی قاسم انوار تخلص کردهاست. وی در سال ۷۵۷ هجری قمری در سراب تبریز به دنیا آمد. او از پیروان خاندان صفیالدین اردبیلی بود. معینالدین در شعر قاسمی یا قاسم تخلص میِکرد و یکی از پسران شیخ صفیالدین به اسم صدرالدین موسی به او لقب قاسمالأنوار را بخشید.
علی بن نصیر بن هارون بن ابی القاسم حسینی مشهور به قاسمی و متخلص به قاسم و قاسمی و ملقب به معین الدین از مشاهیر شعرا و عرفای ایران میباشد، در بدو سلوک دست ارادت به شیخ صفی الدین اردبیلی داده و پس از آن به صحبت شیخ صدر الدین علی یمنی رسیده و چنانکه قاضی نور الله نوشته در اثر اینکه در خواب دیده نور قسمت میکند شیخ صدرالدین او را قاسم انوار نامیده و بدین نام مشهور گشت.
کلیات قاسم انوار شامل بر تعدادی غزل، قطعه، رباعی و چند مثنویاست. مثنویهای او انیسالعارفین و صدمقام نام دارد که در بیان اصطلاحات عرفان و تصوف سروده شدهاند.
گریبان می درم هر دم،که دامن در مکش از ما
که ما مشتاق دیداریم و رند وعاشق وشیدا
به چشم مست میگونت،بگو ای ترک یغمایی
که آخرچیست مقصودت،زچندین غارت دلها؟
از آن خورشید رخسارت ،سوادزلف یکسو کن
که مشتاقان به روز آیند از تاریکی شبها
چنان درعشق یک رویم که گر تیغم رود برسر
به روز امتحان باشم،چوشمع استاده پابرجا
ز سر تا پا همه جانم،که غرق عشق جانانم
همه عشق است ارکانم،ز سر تا پا،زسر تا پا....
***
در میان همه خوبان،بت ما ازهمه به
همه صافند،ولی او به صفا از همه به
من که با صورت زیبای تو دارم حالی
صورت حال من رند گدا،از همه به
ماهرویان جهان شیوه ی محبوبی را
همه دانند،ولی دلبر ما ازهمه به
درد ما را که طبیبان نشناسندعلاج
پرسش یار گرامی به دوا از همه به....
***
قضا شخصی است پنج انگشت دارد
چو خواهد از کسی کامی بر آرد
دو برچشمش نهد،دو نیز بر گوش
یکی بر لب نهد،گوید که:خاموش