- موجودی: موجود
- مدل: 190443 - 82/2
- وزن: 1.10kg
کلیات دیوان عراقی
نویسنده: شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی ( عراقی)
به اهتمام : نعمت احمدی
ناشر: گلشائی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 360
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1361 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
ای صبا جلو ده گلستان را با نوا کن هزار دستان را
کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص به عراقی: شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاقنامه یا دهنامه ...
شیخ فخرالدین ابراهیم بن بزرگمهر بن عبدالغفار همدانی، یا فخرالدین عراقی از شاعران و عارفان ادب فارسیزبان در سده هفتم هجری میباشد. به روایت حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده نام او ابراهیم، لقبش فخرالدین و نام پدر و جدش بوذرجمهر این عبدالغفار الجوالقی در همدان است. تولد عراقی بنا به تحقیق سعید نفیسی روستای کتجان از نواحی شهر همدان و به سال ۶۱۰ هجری است. فخرالدین عراقی دردر ۸ ذوالقعده ۶۸۸ ه.ق.، در دمشق درگذشت.
ابراهیم عراقی فرزند عبدالغفار کمجانی بود. او پس از تکمیل آموزش قرآن برای ادامه تحصیل به همدان رفته، و در آنجا تحصیل کرد. در کودکی قرآن را از بر نمود و میتوانست آن را به آواز شیرین و درست قرائت کند. وقتی که هفده ساله بود جمعی از قلندران به همدان فرود آمدند و عراقی نیز بهمراه آنان به هندوستان رفت و به شاگردی شیخ بهاء الدین زکریا درآمد و بعد از مدتی با دختر او ازدواج کرد که از وی پسری آمد و به کبیرالدین موسوم گشت.
بیست و پنج سال سپری شد، و شیخ بهاءالدین وفات یافت، در حالیکه، عراقی را جانشین خود کرده بود. بعد از هند، عراقی عزم مکه و مدینه کرد، و پس از حج جانب روم شد. در قونیه، به خدمت مولانا رسید، و مدتها در مجالس سماع حاضر شد. وی پس از سالها اقامت در روم جانب شام رفت.
ندیدهام رخ خوب تو، روزکی چند است
بیا، که دیده به دیدارت آرزومند است
به یک نظاره به روی تو دیده خشنود است
به یک کرشمه دل از غمزهٔ تو خرسند است
فتور غمزهٔ تو خون من بخواهد ریخت
بدین صفت که در ابرو گره درافکند است
یکی گره بگشای از دو زلف و رخ بنمای
که صدهزار چو من دلشده در آن بند است
مبر ز من، که رگ جان من بریده شود
بیا، که با تو مرا صدهزار پیوند است
مرا چو از لب شیرین تو نصیبی نیست
از آن چه سود که لعل تو سر به سرقند است؟
کسی که همچو عراقی اسیر عشق تو نیست
شب فراق چه داند که تا سحر چند است؟