- موجودی: موجود
- مدل: 202425 - 117/1
- وزن: 0.90kg
کلیات اقبال لاهوری
نویسنده: محمد اقبال لاهوری
به کوشش: قادر فاضلی
ناشر: فضیلت علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 544
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ نوشته تقدیمی دارد
مروری بر کتاب
فرهنگ موضوعی ادب پارسی
کتاب حاضر فرهنگ موضوعی ادب پارسی موضوع بندی و نقد و بررسی اشعار اقبال لاهوری می پردازد .
محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال ؛ شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود، که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سرودهاست. اقبال نخستین کسی بود که ایده یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد.
اقبال در این کشور به طور رسمی «شاعر ملی» خوانده میشود. اقبال یکی از نامورترین و سرشناسترین شاعرپارسیگوی غیرایرانی در ایران است که نظیر شاعر بزرگی همانند بیدل دهلوی پذیرش ویژهای در ایران یافتهاست. از کل ۱۲ هزار بیت شعری که توسط اقبال سروده شدهاست ۷ هزار بیت آن فارسی است. شریعتی در جائی وی را ایرانیترین خارجی و شیعهترین سنی خطاب کردهاست.
زبان و ادب فارسی تنها به یک مرز و بوم محدود نیست بلکه گستردگی و عظمت آنچنان است که پا از این محدوده فراتر گذاشته و باعث شده است تا شاعران پارسیگویی در خارج از ایران هم رشد کنند. شاعرانی مثل «اقبال لاهوری» از پاکستان، «بیدل دهنوی» از هندوستان و ... اقبال لاهوری یکی از شعرای نوگرایی است که نه تنها در سبک و ساختار بلکه از نظر محتوای سیاسی و اجتماعی و عرفانی اشعار بدیع و باطراواتی به زبان فارسی سرودهاست. عشق لاهوری به ادبیات و فرهنگ و اندیشههای فارسی در دیوان اشعارش نمایان است.
نقطه نوری که نام او خودی است
زیر خاک ما شرار زندگی است
از محبت میشود پایندهتر
زندہ تر سوزندهتر تابندہ تر
از محبت اشتعال جوهرش
ارتقای ممکنات مضمرش
فطرت او آتش اندوزد ز عشق
عالمافروزی بیاموزد ز عشق
عشق را از تیغ و خنجر باک نیست
اصل عشق از آب و باد و خاک نیست
در جهان هم صلح و هم پیکار عشق
آب حیوان تیغ جوهردار عشق
از نگاه عشق خارا شق شود
عشق حق آخرسراپا حق شود
عاشقی آموز و محبوبی طلب
چشم نوحی قلب ایوبی طلب
کیمیا پیدا کن از مشت گلی
بوسه زن بر آستان کاملی
شمع خود را همچو رومی برفروز
روم را در آتش تبریز سوز
هست معشوقی نهان اندر دلت
چشم اگر داری بیا بنمایمت
عاشقان او زخوبان خوبتر
خوشتر و زیباتر و محبوبتر
دل ز عشق او توانا میشود
خاک همدوش ثریا میشود
خاک نجد از فیض او چالاک شد
آمد اندر وجد و بر افلاک شد
در دل مسلم مقام مصطفی است
آبروی ما زنام مصطفی است
طور موجی از غبار خانهاش
کعبه را بیت الحرم کاشانهاش
کمتر از آنی ز اوقاتش ابد
کاسب افزایش از ذاتش ابد
بوریا ممنون خواب راحتش
تاج کسری زیر پای امتش
در شبستان حرا خلوت گزید