- موجودی: موجود
- مدل: 193231 - 113/1
- وزن: 2.00kg
کلیات اشعار شاه نعمت الله ولی
نویسنده: شاه نعمت الله ولی
به کوشش: جواد نوربخش
ناشر: یلدا قلم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 861
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1361 - دوره چاپ: 6
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مجموعه اشعار عرفانی شاه نعمت الله ولی
شاه نعمتالله ولی، شاعر و عارفِ ایرانی بود. سلسله نعمتاللهی منسوب به اوست. وی از اقطاب و عرفای سدهٔ هفتم و هشتم هجری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقتها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. او از جمله شعرای تصوف ایران و قطب دراویش نعمت اللهی است. او در طریقهٔ تصوف موسس سلسلهٔ مشهور نعمتاللهی است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشته است....
از جمله توصیهها و سفارشهای شاه نعمتالله ولی به مریدان خود این بود که برای تصفیه دل و تزکیه نفس باید در خدمت خلق باشید و در خدمت به مردم کوتاهی نکنید و در اجتماع حاضر باشید. از همین نکته میتوان استنتاج کرد که او مردم را از رهبانیت و گوشهگیری و بیمیلی پرهیز میدهد و به خدمت خلق و حضور در اجتماع دعوت میکند و البته بیان میدارد که دل به دنیا و مادیات آن نبندید و خود را برای سفر آخرت آماده کنید.
ذکر حق ای یار من بسیار کن
گر توانی کار کن در کارکن
جامی زحباب پر کن از آب
جام می ما به ذوق دریاب
در بحر در آ که عین مائی
با مابنشین خوشی در این آب
مه روشن از آفتاب باشد
آن نور بود به نام مهتاب
چشم تو خیال غیر گردید
خوبیست که دیده ای تو در خواب
محبوب خودو محبوب خویشم
ما دریا و حباب احباب
می در قدح است و عاشقان مست
مخمور مرو بیا و بشتاب
***
هر چه گفتم عیان شود به خدا
پیر ما هم جوان شَود به خدا
در میخانه را گشاد یقین
ساقی عاشقان شود به خدا
هر چه گفتم همه چنان گردید
هر چه گویم همان شود به خدا
از سر ذوق این سخن گفتم
بشنو از من که آن شود به خدا
آینه گیش چشک می آرم
نور آن رو عیان شود به خدا
باز علم بلیغ می خوانم
این معانی بیان شود به خدا
گوش کن گفتهٔ خوش سید
این چنین آن چنان شود به خدا
***
این حضور عاشقان است الصلا
صحبت صاحبدلان است الصلا
یار با ما در سماع معنوی است
گر نظر داری عیان است الصلا
در سماع عشق رقصانیم باز
این معانی را بیان است الصلا
حضرت مستان خاص الخاص ما است
مجلس آزادگان است الصلا
هر که را ذوقی است گو در نه قدم
جان سید در میان است الصلا
***
در عین حباب آب دریاب
آن آب در این حباب دریاب
نقشی است خیال عالم ای یار
خوابی است و هم به خواب دریاب
مستیم و خراب در خرابات
این مست خوش خراب دریاب
مجموع حروف نقطهای دان
مجموعهٔ آن کتاب دریاب
آئینه به نور او است روشن
مه بنگر و آفتاب دریاب
با ما بنشین خوشی در این بحر
ما را بنگر حجاب دریاب
پرسی تو ز ذوق نعمت الله
گفتیم تو را جواب دریاب