- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 188011 - 119/3
- وزن: 1.00kg
کشف الحقایق
نویسنده: نجم الدین عمر بن محمد بن احمد النسفی
به کوشش: احمد مهدوی دامغانی
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 340
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1344 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ واجد فرمان ؛ مهر دارد
مروری بر کتاب
کشف الحقایق مهم ترین تالیف نسفی، عارف قرن هفتم هجری، است که به نثری روان و فصیح نوشته شده و یکی از آثار مهم عرفانی و ادبی این قرن به شمار می رود. این کتاب در اصل مشتمل بر یک مقدمه و ده رساله و یک خاتمه بوده، ولی نسخ موجود فقط مشتمل بر یک مقدمه و هفت رساله است و کتاب حاضر نیز محتوی همان است.
در این رساله ها مباحث زیر به تفضیل مورد بررسی قرار گرفته است:
علت پیدایش مذاهب مختلف در امت محمد (ص) و تعیین مذهب مستقیم و بیان «وجود»و«انسان»و«سلوک»و«توحید»و «معاد»و«دنیاوآخرت»و«هفت آسمان و هفت زمین»و«کتاب الله و کلام الله»و متعلقات و متفرعات این مباحث.
کتاب دربردارنده سرآغاز، مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف، محتوای مطالب در ده رساله و خاتمه است. بیشک نسفى در تهیه مباحث کتابش به کتب برخى از حکما و عرفاى متقدم نظر داشته و در بسیارى از موارد از مندرجات کتب ایشان نقل و یا اقتباس کرده است. برخى از آن مراجع و مآخذ عبارتند از:
آثار و تألیفات ابنسینا بخصوص شفا و اشارات؛ تألیفات غزالى بخصوص إحیاء العلوم و مشكاة الأنوار و «المستظهري یا فضائح الباطنية»؛ تألیفات عین القضاه میانجی، خصوصاً زبدة الحقائق و یزدان شناخت و تمهیدات؛ تألیفات سهروردى بالأخص حكمة الإشراق؛ تألیفات ابن عربى، خصوصاً فصوص الحكم و فتوحات مكیة؛ عوارف المعارف سهروردى؛ منقولاتى که نویسنده مُسنداً از شیخ و مراد خود سعدالدین حمویه نقل میکند؛ احتمالاً کتاب «مرصاد العباد» نجمالدین رازى؛ آثار سنایی غزنوى بخصوص حديقة الحقيقة و دیوانش؛ آثار ابوبکر بیهقى بخصوص «الأسماء و الصفات».
از اواخر قرن ششم به بعد فلسفه و کلام در تألیفات صوفیه نفوذ کرد و اصطلاحات حکما و متکلمان در کتابهایشان راه یافت و مسائل فلسفى و کلامى از قبیل وجود و حقیقت آن و ذات بارىتعالى و صفات و افعال او و حقیقت عالم و مبدأ و معاد و حدوث و قدم کلام حق و جبر و اختیار و غیره در مباحث و کلمات صوفیه نیز وارد شد و تصوف تا حدى اساس علمى و فلسفى یافت و زمینه این مطالب که در قرن ششم آماده شده بود به قرن هفتم کشید. این مباحث در این قرن با ظهور محییالدین بن العربى تکمیل و ترتیب یافت.
در حقیقت باید او را نقطه تحول تصوف عملى به تصوف نظرى و فلسفى شمرد؛ زیرا فقط پس از انتشار عقاید و آثار او بود که صوفیه عموماً روش خود را در تألیف و تصنیف بر روش او منطبق ساختند و هرکس از صوفیه چیزى نگاشت خواه در تأیید و خواه در رد عقاید محییالدین به شیوه خود محییالدین نگاشت و عدهاى نیز منحصراً به نقل و نقد یا شرح و تبیین و تفسیر عقاید او پرداختند و این شرح و تفسیر در بعضى موارد توأم با احتیاط و ملاحظهکارى و گاهى هم تعقید بود یعنى به تکلف تمام سعى میشد تا پارهاى از عقاید محییالدین که بهظاهر و در بادى امر بر ظواهر شرع و مبانى اعتقادى انطباق نداشت مانند مسائل: وحدت وجود، ولایت، معاد، نبوت... و غیره بر ظواهر شرع و نصوص کتاب و سنت منطبق شود؛ و بخصوص شاگردان و مریدان بىواسطه و بهواسطه او همت و جدیت خود را بر نشر و تبلیغ آراء محییالدین مصروف داشتند.
شیخ عزیز بن محمد نسفى همین شارحان و پیروان آراء و عقاید محییالدین است. گرچه وی ظاهراً «کشف الحقایق» را به ادعاى خود و به ترتیبی که مقرر داشته است براى بیان سخن اهل شریعت و اهل حکمت و اهل وحدت ترتیب و تألیف کرده است اما روشن است که کتاب بر محور عقاید و آراء محییالدین مىگردد و قصد اولى و واقعى عزیز نسفی متوجه توضیح و توجیه عقاید محییالدین است؛ نسفی از او و پیروانش به اصحاب نور وحدت تعبیر میکند و اساساً اقوال صوفیه را منحصر به اقوال محییالدین معرفى مىنماید و آراء محییالدین را بهصورت آراء صوفیه جلوه مى دهد و تقریباً بهطور مستمر و مرتب هر مسئلهاى را که بحث میکند در پایان بحث و پس از نقل اقوال اهل شریعت و اهل حکمت، عقیده محییالدین را در آن مسئله بهعنوان فصل الخطاب میآورد. گرچه از نقل اقوال کسانى چون «ابن سبعین» که در برخى مسائل با محییالدین موافقتى ندارد نیز خوددارى نمیکند ولى پیداست که نقل اقوال دیگر مشایخ متصوفه، استطرادى است....
فهرست
رساله اول - در بیان وجود و آنچه تعلق بوجود دارد
رساله دوم - در بیان انسان و آنچه تعلق بانسان دارد
رساله سوم - در بیان سلوک و آنچه تعلق بسلوک دارد
رساله چهارم - در بیان توحید و آنچه تعلق بتوحید دارد
رساله پنجم - در بیان معاد انسان و آنچه تعلق بمعاد انسان دارد
رساله ششم - در بیان دنیا و آخرت و در بیان شب قدر و روز قیامت و در بیان حیات و ممات
...