- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 120636 - 18/3
- وزن: 0.70kg
- UPC: 55 = 69
کسی پشت سرم آب نریخت
نویسنده: نیلوفر لاری
ناشر: البرز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 616
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ : 2
مروری بر کتاب
«کسی پشت سرم آب نریخت» حکایت فراق و جدایی است. رمانی عاشقانه با شخصیتهایی که با دغدغههایی از جنس فریب و خیانت دست و پنجه نرم میکنند. داستان این کتاب، روایت آشنای خیلی از آدمهایی است که همین گوشه و کنار زندگی میکنند، با مشکلات زندگی کلنجار میروند و آرام و بیصدا از درون میشکنند.
بس کن دیگر! از کدام گوش شنوا حرف می زنی. در واقع چه برای گفتن داری که گوش شنوا می طلبی؟ تو جرات گفتن حرفهایی را که در دلت پوسیدند را داری؟
می توانی جلوی چشمان مادر لب واکنی و بگویی بردیا را دوست نداری. که آن عشق آتشین ناگهان فروکش کرده و به تماشای خاکسترش آه حسرت می کشی؟ بی لیاقتی و بیچارگی از خودت است....
داستان عاشقانه و روان این کتاب از اواسط کتاب درگیر ماجراهای جنایی پرهیجان و مرموزی میشود. نویسنده توانسته تلفیق خوبی از یک معمای جنایی در بستری عاشقانه روایت کند. نویسنده در ایجاد حس تعلیق و کشاندن مخاطب به این طرف و آن طرف مهارت زیادی دارد. تا پایان داستان بحثها و کشمکشهای خانوادگی آنقدر پرکشش است که هر بار انگشت اتهام سمت افراد مختلفی میرود.
شخصیتهای داستان افراد خیلی از دور از ذهن نیستند. همه آدمهای معمولی هستند که در تعامل با هم و اوج گرفتن درگیریها، چهرهی تازهای از خودشان نشان میدهند. رفتارهای دوگانه و متناقض این آدمها تمامی ندارد. از طرفی پیانوی یادگاری پدربزرگ را برای خرید سرویس برلیان میفروشند و از طرفی در مراسم خیریه شرکت میکنند. مهمانیهای مجلل و پرسروصدا و آدمهایی که دغدغهای ندارند جز این که از زیباترین و جدیدترین لباسها و جواهرات رونمایی کنند، تصویر مشخصی از سبک زندگی ظاهرا مدرن و تجددگرایانه است. قصهی آشنایی آدمهایی که برای دیگران زندگی میکنند، تاجایی که در این رقابت بیپایان، حاضر میشوند برای خرید لباس و جواهرات لوازم خانه را هم بفروشند.