- موجودی: موجود
- مدل: 169726 - 68/2
- وزن: 0.30kg
کسی روی گورم راه می رفت
نویسنده: فردریک دار
مترجم: عباس آگاهی
ناشر: جهان کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 152
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1401 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
بازپرسی که از کلانتری آمده بود، پالتوی قهوهای بلندی پوشیده بود و کلاه شاپوی کهنهای بر سر داشت. او هر دو موتورسیکلت سیاه را بررسی کرد، شمارهشان را یادداشت کرد و در حالیکه به طرف کارمندان تونل میچرخید، پرسید:
«کسی یادش هست دیده باشد که موتورسیکلتسوارها وارد تونل شده باشن؟»
مخاطبان با قیافهای نامطمئن به یکدیگر نگاه کردند. جوانترین آنها، مردی لاغراندام با چهرهای پر از لکهای حناییرنگ، گفت:
«من جز ماموران پلیس کسی رو یادم نمیآد...
بازرس با تعجب، پرسید:
«ماموران پلیس؟»
«اواخر بعدازظهر، یک وَن زندان وارد تونل شد. دو موتورسیکلتسوار اونو اسکورت میکردن...»
اینفرضیه به نظر بازرس پلیس نامعقول جلوه کرد و گفت:
«معمولا موتورسوارها عادت ندارن موتورشون رو جلوی آسانسور ول کنن!»
حاضران به قهقهه افتادند، به استثنای کارمند جوان که صورتش سرخ شد. با اینحال، با صدایی که بهسختی از گلویش بیرون میآمد، پافشاری کرد و گفت:
«بههرحال، من معتقدم که اینموتورسیکلتها مال اونهاست.»
همکارانش او را مسخره کردند:
«بگو ببینم، هانس، تو دیشب یک رمان جنایی نخوندی که فکرت رو مشغول کرده باشه؟...
رمان «کسی روی گورم راه میرفت» درباره نقشه فرار یکگانگستر فرانسوی از زندان است. شخصیت اصلی اینرمان همینگانگستر فرانسوی با نام فرانک است که به جرم قتل یکپلیس آلمانی محکوم به حبس ابد شده و دوران محکومیتش را در زندان به سر میبرد. زندان او در هامبورگ قرار دارد.
دیگر شخصیت محوری اینرمان لیزا زنی است که فرانک را دوست دارد و ۵ سال را با وفاداری کامل دنبال راهی برای نجات او از زندان بوده است. لیزا سرانجام موفق میشود راهی پیدا کند و همراه دوستان فرانک و یکوکیل آلمانی، نقشه فرار گانگستر فرانسوی را از زندان طراحی میکند.