- موجودی: موجود
- مدل: 191452 - 96/7
- وزن: 0.20kg
کسی تنها نمی ماند
نویسنده: محمدمسعود کیایی
ناشر: روزگار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 192
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مجموعه سیزده داستان
کسی تنها نمیماند
ماجرای پسر جوانی با نام صفار است که همراه برادر بزرگتر و مادرش از روستایشان مهاجرت میکند تا غیرتشان بدون لک باقی بماند. صفیار عشقش را در روستا به جا میگذارد و پس از برگشتن از سربازی در کورهی آجرپزی به کار مشغول میشود. پس از مهاجرت برادرش به کاشان نگهداری از مادر را به عهده گرفته و با پساندازهایش خانهای میسازد، اما هنوز هوای "گلناز" را در سر دارد و نمیتواند به هیچ ازدواجی تن دردهد....
صفیار چیزی نگفت. خاموش در کنار برادرش راه می رفت. از اینکه زادگاه و کودکی و همه خاطراتش را داشت ترک می کرد پکر و اندوهگین بود. احساسش به او می گفت آنچه را ترک می گویی و جا می گذاری شاید دیگر باز نیابی. شاید دیگر هیچ نبینی.
علی یار می گفت: «... تو سربازی خیلی چیزها دیدم. به شهر که رسیدیم تو را هم می فرستم سربازی. خیلی چیزها می بینی. یادت باشد زن از شهر بگیری ها ... دیه به آبادی مان برنگردی ...
فهرست
کسی تنها نمی ماند
دیدار در بابلسر
سعادت جاری است
زیر این آسمان
دولت عشق
وقتی مردان شور میکنند
عشق بیخبر میآید
قصهی پروین و بهرام
مادر در کویر
روایت خواستگاری
اعترافات
سبکسر
ملوکخانم