دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

کرامات رضویه ؛ معجزات امام هشتم

کرامات رضویه ؛ معجزات امام هشتم
درحال حاضر موجود نمی باشد
کرامات رضویه ؛ معجزات امام هشتم
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 183701 - 27/3
  • وزن: 0.50kg
0 ریال

کرامات رضویه ؛ معجزات امام هشتم

نویسنده: علی اکبر مروج
ناشر: ولایت
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 376
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1


مروری بر کتاب

از آن‌جایی که امام رضا (ع) یکی از امامان معصوم است و ایشان در شمار کسانی است که خداوند در آیه تطهیر فرموده است آنان را از هر عیب و نقصی پیراسته‌ام. از این رو ، او نیز همانند دیگر امامان (علیهم‌السلام) سرشتی قدسی و منزّه داشت و از رذیلت‌های اخلاقی دور بود. در زمان حیات و پس از آن تا زمان معاصر شاهد کراماتی از آن حضرت بوده‌ایم که در برخی کتب ازجمله بحارالانوار ثبت گرددیده است.

«ابان بن صلت» گزارش کرده است که من دربان حضرت رضا (ع) در خراسان بودم به معمر گفتم اگر صلاح بدانى به آقا علی بن موسى الرضا (ع) پیشنهاد كنى از لباسهایی كه پوشیده جامه‏‌اى به من ببخشد و مقدارى از درهم‌هایی كه به نام ایشان سكه زده‏‌اند، به من لطف فرماید. معمر به من گفت: خدمت حضرت رضا (ع) رسیدم بلافاصله و قبل از این‌كه من چیزى بگویم فرمود: معمر، آیا ریان میل ندارد كه از لباس‌هاى خود به‌ او بدهم و از درهم‌هایی كه به نام ما سكه زده شده به او ببخشم؟ عرض‌ كردم سبحان اللَّه هم اكنون از من همین تقاضا را می‌كرد.

امام خندید و فرمود: مؤمن را خدا توفیق می‌دهد و وسیله بر آوردن حاجتش را فراهم می‌نماید، بگو بیاید.

ابان می‌گوید: پس من‌را وارد كرد سلام كردم جواب داد و لباسی به من داد و همین كه از جاى حركت كردم سى درهم در دست من گذاشت».

«ابو محمّد غفارى» می‌گوید:  به شدت مقروض بودم و با خود گفتم، راه چاره‏‌اى براى پرداخت قرضم ندارم، مگر پناه ببرم به مولایم علی بن موسى الرضا(علیه‌السّلام). سحرگاه به منزل آن جناب رفتم اجازه خواستم، اجازه داد همین كه وارد شدم قبل از این‌كه چیزى بگویم فرمود: ابو محمّد می‌دانم منظور تو چیست، قرضت به گردن ما. شب كه شد براى افطار غذا آورده شد و با هم خوردیم سپس فرمود: امشب این‌جا می‌خوابى یا می‌روى؟ عرض كردم آقا اگر حاجت من‌را روا سازى رفتن برایم بهتر است. دست زیر فرش برد و مقدارى پول به من داد. گرفتم و خارج شدم نزدیك چراغ رفته نگاه كردم، تمام طلاى ناب قرمز و زرد است، اول دینارى كه به دستم رسید روى آن نوشته بود: «ابو محمّد پنجاه دینار است كه بیست و شش دینار آن براى قرضت و بیست و چهار دینار دیگر براى مخارج خانواده‏‌ات.».

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات