- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 139797 - 13/4
- وزن: 0.50kg
کرامات اولیاء
نویسنده: بهاءالدین علمالهدی
ناشر: مشهور
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 416
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو ؛ برخی سطور حدود 10 صفحه کتاب علامت گذاری شده
مروری بر کتاب
در این کتاب در قالب حکایات به برخی کرامتهای علما، عرفا و امامان معصوم (ع) اشاره گردیده است.کرامات اولیاء اعمال خرق عادت از مردان بزرگ خداست که با تقوا و اخلاص به دست میآید، اما در اسلام سعی بر پنهان کردن و کتمان کرامات اولیاء میشود، زیرا اسلام بر مبنای عقلانیت است و راه تبلیغ اسلام از طریق کرامت نیست.
حتماً تا به حال شنیده و یا خوانده اید که برخی از اولیاء خدا کرامات خارق العادهای دارند؛ مثلاً چشم باطن بین و برزخی دارند، قدرت طی الأرض دارند (در یک لحظه میتوانند درآن سوی عالم حضور داشته باشند)، زبان حیوانات را میفهمند، از آینده خبر میدهند؛ حتی ممکن است شما نیز آنها را از نزدیک دیده باشید و تحت تأثیر شخصیت آنها قرار گرفته باشید؛ اما سؤال اینجاست که چرا با همهی این ویژگیها و تواناییهایی که دارند، از این راه برای گسترش اسلام استفاده نمیکنند و از این طریق موجب گرایش جوانان دنیا به اسلام نمیشوند؟ و چرا خود این بزرگان در زمان حیاتشان از این کرامات سخنی نمیگویند و آن را مستند نمیکنند؟
کرامات از نظر قرآن یعنی بزرگداشت و اکرام نزد خداوند، و بنده ای که نزد خدا محترم وبا ارزش باشد دارای کرامات است .در قرآن آمده که بالاترین معیار سنجش کرامت میزان تقوا است. اما اصطلاح کرامات در متون عرفانی به عمل خارقالعاده ای گفته میشود که به اذن خداوند برای برخی از بندگان خالص خدا و یا همان اولیاء الله بخاطر نشان دادن بزرگی و مکرم بودنشان پیش میآید. اگر این عمل خرق عادت از پیامبر به قصد عاجز ساختن طرف مقابل صادر گردد به آن «معجزه» می گویند مثل زنده کردن مرده توسط حضرت عیسی مسیح و تبدیل عصا به مار که حضرت موسی (ع) انجام داد و مثل قرآن عظیمالشان که خداوند آنرا معجزه دایمی برای پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) قرار داده است.
تفاوت کرامات اولیاء و معجزات پیامبران در این است که پیامبران مامور به اعلام آن هستند تا در برابر مردم حجت و دلیلی داشته باشند؛ اما صاحب کرامت برای پوشیده نگهداشتن کرامت سعی و کوشش مینماید مگر هنگامی که برای قانع کردن گمراهان مجبور به نشان دادن آن شود.باید گفت که دین اسلام دینی است که نسبت به «عقل و عقلانیت» توجه ویژهای دارد؛ در کتاب شریف «کافی» که گنجینهی ارزشمندی از معارف اهل بیت علیهمالسلام است، شیخ کلینی قبل از بیان هرچیزی، کتاب عقل و جهل را میآورد و احادیث وارده در این باب را ذکر میکند؛ در روایات ما عقل به عنوان حجت نهان، و پیامبران و امامان به عنوان حجت آشکار نام برده شده اند.
قرار نیست عقل و امور عینی را کنار بگذاریم و با غیب و پیشگویی به دنبال اصلاح جامعه برویم؛ تاکید اسلام بر عقلانیت است؛ البته عقلانیتی که از وحی کمک میگیرد؛ زیرا عقل انسان به تنهایی نمیتواند عاری از خطا باشد؛ در واقع عقل برای پیمودن مسیر کمال، لازم است، اما کافی نیست؛ از اولین کلام وحی «اقرء» تا آیات «أفلاتعقلون»، «قل هاتوا برهانکم» و .. بشر موظف است با استعانت از عقل، راه مستقیم را پیدا کند.
بنابراین راه تبلیغ اسلام، کرامت رو کردن نیست که اگر چنین بود اهل بیت و حضرت رسول صلوات الله علیهم، به مباحثه و مناظره و برهان عقلی روی نمیآوردند؛ عصر، عصر عقلانیت است و برای دفاع از دین خدا، عقل و برهان، بهترین سلاح است که بسیاری از علما از همین طریق به محاجه با ملحدین، اهل کتاب و.. پرداخته اند.