كتاب كتيبه و ايوب مجموعه اي است از 19 داستان با فضاهاي قديمي ايران ، هم در شهر و هم در روستا ، داستان ها مملو است از توصيفاتي با حال و هواي ايران قديم و نثر مجابي هم مثل هميشه پر از توصيفات شاعرانه و نقاشانه . مجابي با استفاده از همين فضا به نمايش جامعه ي ايران پرداخته است . كتيبه و ايوب ، مجموعه اي از آثار قديمي او است كه از قبل از انقلاب تا به حال منتشر نشده اند .

وقتي كه خون در آسمان پخش مي شد ، صداي اذان ما - من و برادرم …- به آسمان مي رفت تا برسد به ابرهاي قرمز . ابرها خيلي بالا بود ، صداي مظلوميت ما به ابرهاي خونين نمي رسيد . نمي توانستيم از مهتابي خودمان بالاتر باشيم ، جاي بلندي مثل سرشاخه هاي درختان باغ ...

فهرست

غروب و شكوفه های هلو:گربه یک چشم .
گلابتون در پائیز:مرد جدیدی که به روستا آمد .
وقتی كه آلنوش دختر خوشگلی بود: دختر ارمنی زیبا .
كهنه چین كاووسیه:مرد کهنه چین و جن ها و ....
روز اول تنهایی: نویسنده پشت پنجره
اعتراف به زندگی در طبقه پنجم: نویسنده و شخصیت های داستانش.
گرسنگی پرهای مرغان را بی رنگ می كند: نقاشی که تلاش کرد زنده بماند و نماند...
مسافران برهنه: مسافرتی در قطار .
خطی روشن میان دو تاریكی: پرسه زنی در نیمه شب .
ناخوانا بر سنگ سفید: پیدا کردن عتیقه
در آسودگی خوشه های طلایی سوم: غول روستا و چهارشنبه ها
خانه چوبی با طعم گلابی: پدر و محبوبه .
كارد را گذاشته بود زیر گلویم: شکارچیان شهر به دنبال پیرها .
ما را سفری فتاد بی ما: در کنار عشق...
شب زده می زده: گشت در کوچه ها و رفتن برق
عرصه شطرنج رندان: زن می خواهد شوهرش را به بیمارستان روانی بفرستد .
شمعی اگر بیافروزی در سایه ها من اینجا هستم: نتیجه قدرت و مارهای چشم
دیدن روی تو و دادن جان كار من است: استاد معمار و رابطه و...
پروازی در اسارت: ماجرای اسب وحشی