- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 130610 - 115/8
- وزن: 0.32kg
کتاب قصه
نویسنده: کاملیو خوزه سلا,اسحق بابل,نجیب محفوظ,آمار کانت,استیفن کربن,آنتون چخوف,آندری پلاتونوف و...
مترجم: گروه مترجمین
ناشر: تهران دبیران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 170
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
مجموعه 14 داستان
در شبی خوش ، کارمندی به اسم ایوان دمیتریچ چرویاکف که خود نیز به اندازه همان شب ، خوش بود در ردیف دوم تئاتر نشسته و دوربین به چشم سرگرم تماشای اپرت « ناقوسهای کورنیلف » بود. چشم به صحنه دوخته بود و عرش اعلی را سیر میکرد. اما ناگهان … راستی در داستانها غالبا به عبارت « اما ناگهان » بر میخوریم. مؤلفان حق دارند این جمله را به کار گیرند چرا که زندگی پر است از رویدادهای ناگهانی و غیر منتظره! باری … اما ناگهان صورت او پر چین و چروک شد ، چشمهایش به پیشانیاش غلتیدند و نفسش بند آمد و … هاپچی!!! و همان طوری که ملاحظه میفرمایید ، ایشان عطسه کردند.
هر کسی ــ حالا میخواهد دهاتی باشد یا کلانتر یا حتی مدیر کل ــ ممکن است عطسه کند. چرویاکف از عطسهای که کرده بود به هیچ وجه احساس شرمندگی نکرد ، لب و لوچه را با دستمال پاک کرد و به عنوان مردی مؤدب و با نزاکت ، به پیرامون خود نگریست تا مطمئن شود که اسباب زحمت کسی را فراهم نکرده باشد.
اما درست در همان لحظه، ناچار شد احساس شرمندگی کند زیرا مردی مسن را دید که در ردیف اول ــ درست جلو خود او ــ نشسته بود و داشت کله طاس و پس گردن خود را با دستکش به دقت خشک میکرد و زیر لب ، غر میزد. چرویاکف در همان نگاه اول، هم ردیف ژنرال بریزژالف مدیر کل اداره راه را شناخت و با خود فکر کرد: « چه بد شد که به سر و کلهاش تف پاشیدم! گرچه رئیس مستقیم من نیست، با این همه خیلی بد شد … باید از حضورشان عذرخواهی کنم ...
فهرست
احمق ده / کاملیو خوزه سلا
ویلون دون والتر / کاملیو خوزه سلا
الهام / اسحق بابل
خالی بندها / آمار کانت
مرگ یک کارمند / آنتون چخوف
شهرزاد / نجیب محفوظ
نیکیتا / آندری پلاتونوف
و...