- موجودی: موجود
- مدل: 198664 - 60/4
- وزن: 0.30kg
کاوش های یک سگ
نویسنده: فرانتس کافکا
مترجم: کامل روزدار
ناشر: اشاره
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 128
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
با نقد و تفسیر
...چه قدر زندگی ام تغییر کرده است و در واقع چقدر تغییر نکرده است! اکنون که به گذشته فکر می کنم، دورانی را به خاطر می آورم که هنوز در میان جامعه ی سگان زندگی می کردم و در همه ی آن چه که آن ها را به خود مشغول می کند، شریک بودم، سگی در میان سگ های دیگر. با مشاهده ی دقیق تر به نظرم می آید که اینجا از دیرباز نقصی در کار بوده، شکاف باریکی، اثری از شکستگی وجود داشته است.
در میان محترم ترین گردهمایی های اجتماعی احساس کمی ناخوشایندی وجودم را در برمی گرفت؛ آری، گاهی حتی در محفلی دوستانه، نه، گاهی نه، بلکه بارها و بارها. تنها نگاه یکی از همنوعان مورد علاقه ام، تنها آن نگاه، گویی او را به نوعی تازه دیده باشم، مرا شرمگین، متوحش، درمانده، آری مأیوس می ساخت...
فرانتس کافکا کاوش های یک سگ را در سال ۱۹۲۲ به رشته تحریر در آورد. اما این داستان بلند پس از مرگ او منتشر شد. عنوان این داستان از ماکس برود دوست کافکا می باشد. قهرمان این داستان ٬ سگی سخنگو است که مفهوم زندگی سگ ها را مورد تحقیق و پژوهش قرار می دهد. این سگ از دیدگاه من داستان جریانات و قضایا را نقل می کند.
راوی این داستان هنرمندانه و تأثیرگذار، سگی است که برخی از اتفاقات گذشته ی خود را به یاد می آورد و تلاش می کند تا با روش هایی نسبتاً علمی و منطقی، به پاسخی برای اساسی ترین سوالات درباره ی هستی خود برسد؛ سوالاتی که اغلب همنوعانش به آن ها فکر نمی کنند و اصلاً برایشان مهم نیست؛ مثلاً این که زمین، از کجا و چطوری غذای موجودات را به وجود می آورد؟ بسیاری از توصیفات به ظاهر بی معنی و پوچ راوی، بیان کننده ی احساس بیگانگی و سردرگمی او نسبت به جهان پیرامون هستند و بر ناتوانی ظاهری سگ ها در درک هستی ارباب هایشان (انسان ها) تمرکز دارد.
...من می کوشیدم خود را تا حدی آرام سازم، دوستانی که این موضوع را به آن ها اعتراف کرده بودم، کمکم کردند و دوباره دوران آرام تری فرا رسید، دورانی که فاقد چنین حوادث غیرمنتظره ای نبود، اما من این حوادث را در آن هنگام با خونسردی بیشتری می پذیرفتم و با خونسردی بیشتری به زندگیم وارد می کردم. حوادثی که شاید غم انگیز و خسته کننده بودند، اما مرا گرچه با خصوصیاتی کمی سرد، خوددار، ترسو، حسابگر، ولی در مجموع به مثابه ی یک سگ تمام عیار باقی گذاشتند...