- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 169530 - 66/1
- وزن: 0.40kg
کامیون
نویسنده: مارگریت دوراس
مترجم: قاسم روبین
ناشر: نیلوفر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 94
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ نوشته تقدیمی دارد
مروری بر کتاب
می توانیم کابین کامیون را ببینیم. هوا تاریک است. راننده و زنی که بالا آمده ساکت هستند. مونتاژ آنها اختیاری است. (زمان) این جاده در چشمان آنها فرو رفته است. (زمان) ممکن است موسیقی وجود داشته باشد. و دیده می شد که موسیقی شنیده شده در فیلم توسط رادیو کامیون تهیه شده است. واضح است که داخل ، مانند برفی است. (آب و هوا) راننده و زن مدتها به نور بیرونی ، جاده ، برهنگی زمین ، زمین را نگاه می کردند ...
سینما هیچ وقت جایگزین متن نخواهد شد ـ گیرم كه در پس سینما همچو قصد و كوششی هم باشد. پیش برنده بیچون و چرای تصاویر فقط متن است، نفس سینما هم همین را میگوید. در توان سینما نیست كه بر متن فائق بیاید، سینما فاقد همچو درایتی است. امكان ندارد كه سینما با توانایی نامحدود متن همارز شود. سینما هراسان است، میكوشد تا بلكه پاسخگویی هوش وافر تماشاگران باشد.
سینما در چشمانداز خود چیزی جز برهوت سینما ندارد. سینما، با سرمایه كلان چندین و چند میلیاردی، غافل است از این امر بدیهی: آنچه در بیرون سینما میگذرد با آنچه در درون سینما میگذرد به هم پیوستهاند. تماشاگر فعلی میداند كه سینما آلوده به میلیاردهاست، میداند كه نظام تولید فیلم و مضمون فیلم هر دو از یك قماشاند. قصه فیلم كامیون، قصه رویارویی با این نوع سینماست.
زن فیلم كامیون هم میداند كه قصه عشق و آنچه سببساز سخن گفتن از عشق باشد از میان رفته است. مدام در پی این است كه بداند كیست و چه میتواند باشد. هیچ مرجع و مبنایی برایش باقی نمانده تا با اتكاء به آن بتواند یك هویت ممكن برای خود كسب كند... مسافر سر راهی است. در تكاپوست این زن، در عین زوال زندگی، در تكاپوی عشق.