- موجودی: موجود
- مدل: 201797 - 108/3
- وزن: 0.80kg
کافکا در ساحل
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: گیتا گرکانی
ناشر: کاروان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 670
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1386 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
این رمان داستان دو شخصیت متفاوت است که در موازات هم حرکت می کنند؛کافکا که پسری 15 ساله استو به علت یک پیشگویی عجیب از خانه فرار می کند و آقای ناکاتا پیر مرد آرام و مهرلان و عجیبی که به علت اتفاقی شگفت انگیز در بچه گی دچار نوعی عقب ماندگی ذهنی شده است. اما حاصل این حادثه به دست آوردن توانایی صحبت با گربه هاست!بخشی از داستان به کافکا و زندگی او می پردازد و بخش دیگر به آقای ناکاتا.
رمان در عین دو پارگی دارای وحدت مضمون است و تمام حوادث حتی کوچکترین و جزئی ترین آن ها به هم مرتبط هستند. شاید چیزی که آثار موراکامی و به ویژه این رمان را جذاب می کند استفاده نویسنده از فرهنگ بومی ژاپنی است. با خواندن این رمان در عین لذت بردن از پیشرفت داستان با عقاید و رسومی آشنا می شوید که مختص مردم ژاپن است و در درون آن ها نهادینه شده است.
اودیپوس مردی دانا و از تبار نفرین شده ی کادموس است که به دستور آپولون شهر تبای را ساخت و به فرمان یکی از خدایان، فرزند خدایی دیگر را کشت و کفاره ی مرگ بارش را پرداخت ولی نه تنها او، بلکه همه دودمانش هم محکوم شدند تا کفاره ی این گناه و را با گناهان دیگر بپردازند. در واقع گناه به دست آنان ولی به اراده ی خدایان انجام می شد چون تقدیرشان چنین بود....
پسری که اسمش کرائ ست با صدای شل و وارفته ی خاص خودش می پرسد (خب، پس تو دنبال پولی؟) از آن نوع صداهاست که آدم وقتی تازه از خواب بیدار می شود دارد، وقتی دهانش هنوز چسبنده و خشک است. اما او فقط ادا در می آورد. کاملا بیدار است. مثل همیشه.
اودیپوس مردی دانا و از تبار نفرین شده ی کادموس است که به دستور آپولون شهر تبای را ساخت و به فرمان یکی از خدایان، فرزند خدایی دیگر را کشت و کفاره ی مرگ بارش را پرداخت ولی نه تنها او، بلکه همه دودمانش هم محکوم شدند تا کفاره ی این گناه و را با گناهان دیگر بپردازند.در واقع گناه به دست آنان ولی به اراده ی خدایان انجام می شد چون تقدیرشان چنین بود.
"كافكا تامورا" پسر نوجوانی از طبقهی ثروتمند است كه با پدرش در یك خانه زندگی میكند. وی مدتهاست كه در انتظار روز تولد 15 سالگیاش است، چرا كه قصد دارد در این روز از خانه فرار كند. سرانجام روز موعود فرا میرسد و او پس از برداشتن وسایل ضروری با بلیتی كه برای "تاكاماتسو"، یكی از دورترین شهرها ازمحل سكونتش، رزرو كرده بود سوار اتوبوس میشود. وی علاقهی خاصی به كتاب و كتابخانه دارد و در تاكاماتسو نیز به یكی از كتابخانهها سر زده و با كتابدار آن با نام "اوشیما" دوست میشود.
كافكا در تاكاماتسو ماندگار میشود و پس از اقامت یك هفتهای در هتل برای اسكان دایمی به همان كتابخانه میرود. در ادامه ماجراهای بسیاری برای وی رخ میدهد، از جمله قتل پسرش، تعقیب پلیس برای یافتن وی، و انتصاب به مدیریت كتابخانه به مدت 50 سال. در نهایت وی پس از كسب تجربیاتی تصمیم میگیرد به خانه بازگردد و ادامهی تحصیل دهد؛ در حالی كه میداند روزی به تاكاماتسو بازخواهد گشت.