- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 171308 - 108/5
- وزن: 1.00kg
کارل مارکس و جامعه شناسی شناخت
نویسنده: منوچهر آشتیانی
ناشر: قطره
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 800
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1386 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مؤلف کتاب حاضر به همراه این اثر کتاب چهار جلدی ای را در زمینه ی جامعه شناسی شناخت (مرکب از مقدمات و کلیات، ماکس شئلر، کارل مانهایم و مارکس) به همت نشر قطره در دست انتشار دارد و امیدوار است که این ها در جوار اثر حاضر گام کوچکی در راه دشوار شناخت جامعه شناسی شناخت به شمار آید.
رابطه کلی بین جامعهشناسی و انسانشناسی را میتوان در شکل مثلثی تصور کرد که یک گوشه آن را انسانشناسی طبیعی (زیستشناسی انسانی)، گوشه دیگر را روانشناسی انسانشناختی و گوشه سوم را جامعهشناسی انسان شناختی تشکیل میدهند. در این صورت، دانشهای زیستشناسی اجتماعی، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی کلینیکی سه ضلع مثلث ما خواهند بود.
بحثهای انسانشناختی و نحوه ورود آنها به فضای بررسیهای جامعهشناسی و جامعهشناسی شناخت تاکنون از راههای فلسفی و شبهفلسفی انجام گرفته است و با اینکه ما کنت را پشت سر داریم، جامعهشناسی شناخت نتوانسته است تاکنون، صرفنظر از موارد استثنایی، رابطه مستقیم و دقیقی بین انسانشناسی (خصوصا زیستشناسی انسانی)، جامعهشناسی و پروسههای معرفتی بیابد.
پس از کانت، رویکرد فلسفی و شبهفلسفی اندیشمندان بهانسان و تاریخ بشریت دستخوش تحولاتی گشت و میتوان این تحولات را با وجود شکوفایی و باروریهایی که بیشک در پهنههای گوناگون زندگی انسان داشتهاند تا حدودی افراطی دانست. زیرا ما برابر رویکرد هگل که معتقد است تاریخ بشریت چیزی جز سرگذشت تکامل عقل محض نیست و لذا «خرد بر جهان حکومت میکند».
با عکسالعمل طبیعی مارکس روبهرو میشویم که معتقد است:
«افکار طبقه حاکم در هر دورانی افکار حاکماند، یعنی طبقهای که نماینده قدرت مادی حاکم جامعه است، بههمان نحو نیز نیروی عقلانی حاکم بر آن تلقی میشود.»
اما بین این دو رویکرد افراطی، که در هر کدام از آنها بیشتر بر یک جنبه وجود انسان تکیه شده است، با گرایش سومی نیز مواجه میشویم، که فویرباخ به آن گرویده است. او در گفتار برنامهوار خود برای برپاساختن «... فلسفه آینده» متذکر میشود که تنها وحدت بین قلب و سر حقیقت را متجلی میسازد و «بنابراین فلسفه جدید... وحدت عاقلانهای بین سر و قلب، اندیشه و زندگی ایجاد میکند.» زیرا «حقیقت تنها کلیت (یا تمامیت Totalitat) زندگی و ماهیت انسانی است.»
فرایند تفکر و شناخت انسان ها را اندیشمندان بشریت قرن های طولانی از طریق روش های منطقی و معرفت شناختی پی جویی و ره یابی نموده اند. در سه قرن اخیر بر این پژوهش ها نخست دانش «روانشناسی فکر» و سپس بعد از مارکس و کنت علم جامعه شناسی نیز افزوده شده اند. جامعه شناسی شناخت، که یکی از آخرین فرزندان جامعه شناسی جهانی است، می کوشد تا پیوندهای خاستگاهی شناخت آدمی را با زمینه ی اصلی هستی اجتماعی و تاریخی انسان ها روشن سازد و کم و کیف آن را تبیین نماید. لذا، این دانش گام مهمی در سپهر نقد اجتماعی و تاریخی خود آدمی محسوب می گردد!
در این سپهر، بخصوص طی صد سال اخیر، ستارگان درخشانی پدیدار گردیده اند که افکار گوناگونی را به بشریت ارائه داده است . یکی از این روشنان بدون تردید ماکس وبر می باشد که به همراه مارکس و دورکهایم در ایجاد جامعه شناسی علمی نقش به سزایی ایفاء نموده است.
او نمونهی انسانی را مجسم میکرد که در او انرژی، نیروی اراده و اعتقادی تسلیم ناپذیر یکجا جمع شده است ... او شکل و تجلی کسی را داشت که حق و قدرت احترام دیگران را نسبت به خود برانگیزد...و طنین صدای رسا و آهنین او، درست همانند داوریهای رادیکال او دربارهی انسانها و اشیا بود.
از سال 1875 زندگاني ماركس در لندن روي به نشيب گذاشت: در حالي كه به شدت در كارهاي علمي رسالت آميز خود غوطه ور شده بود، ولي به علت فقر و مصايب گوناگون سه فرزند او كه اغلب نه چيزي براي خوردن و نه چيزي براي پوشيدن داشتند، مردند و همسر او از شدت كار بيمار شد و سرانجام او و خانواده اش را به علت عدم پرداخت اجاره خانه به خيابان انداختند.
درست در وضعي كه ريه وكبد او تا حدي از كار افتاده بودند و حتي توان حركت نداشت و در سال 1881 نخست همسر و بعد از مدتي دختر محبوب او ژني به خاك سپرده شدند! انگلس در نامه اي به دوستي مي نويسد:«مور (نامي بود كه در خانواده به ماركس مي دادند) ديگر مرده است.» در 14 مارس 1885 روزي انگلس طبق معمول به ديدار ماركس مي رود و او را مرده مي يابد، در حالي كه گويي در صندلي خويش به خواب فرو رفته است!
فهرست
• درآمدي به جامعه شناسي شناخت ماركس
• كليات
• مفردات و موضوعات مشخص
• كار و كنش و آگاهي
• آگاهي، كار توليدي و پيوند وجودي فكر و نظريه هاي مربوط به آن ها
• رويداد بيگانگي در كار توليدي اجتماعي و پيدايش تفكر واژگونه يا آرمان شناسي ناشي از بيگانگي