- موجودی: موجود
- مدل: 191647 - 3/1
- وزن: 0.40kg
کارل مارکس در ترازو
نویسنده: اویگن بوم باورک , رودولف هیلفردینگ
مقدمه: پل سوئیزی
مترجم: محمود صدری
ناشر: دنیای اقتصاد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 263
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1398 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
نقد اویگن بوم - باورک بر مارکس و پاسخ رودولف هیلفردینگ به این نقد
در روزگار کنونی، که علی الظاهر سوسیالیسم هزیمت شده است و در جایجای جهان همه از آزادسازی و خصوصیسازی سخن میگویند، بیرون کشیدن دو کتاب قدیمی در نقد و ستایش کارل مارکس از زیر آواری حدودا یک سده ای، و خوانش مارکس از چنین منظری چه توجیهی دارد؟
پاسخ کمابیش روشن است: نخست اینکه نقد بوم-باورک بر مارکس، هنوز هم بیهمتاست و از اردوگاه سوسیالیست ها هنوز پاسخی همسنگ پاسخ هیلفردینگ به آن داده نشده است. دیگر اینکه هنوز پرسش ها و دغدغه های مارکس وجود دارند و حتی با وجود بهبود چشمگیر سطح زندگی در سراسر جهان، بسیارند کسانی که یا استثمار می شوند یا خودشان چنین تصوری دارند و مادام که چنین واقعیت یا تصوری وجود دارد، لاجرم شبح مارکس هم بالای سر جهان خواهد ماند. نشانه ها می گوید این شبح فعلا ماندگار است و مطالعه در احوال آن لازم...
کتاب ،مشتمل بر دو مورد از مهمترین آثاری است که در نکوهش و ستایشِ نظرات اقتصادی کارل مارکس نوشته شدهاند. ترجمه انگلیسی کتاب بوم-باورک سالهای بسیاری چاپ نشده و خارج از دسترس مانده بود. پاسخ هیلفردینگ به بوم-باورک نیز به انگلیسی ترجمه و توسط ناشری سوسیالیست و گمنام در گلاسکو چاپ شد اما هرگز در بریتانیا و اینجا (ایالات متحده) در شمارگان وسیع منتشر نشد.
مقالهای از لادیسلائوس فون بورتکیوویچ، آماردان و اقتصاددان آلمانی نیز در قالب پیوست به کتاب افزوده شده است. این مقاله که یکی از اجزای مهم مباحث میان بوم-باورک و هیلفردینگ را واکاوی کرده، شهرت فراوانی یافته، اما تاکنون به انگلیسی هم ترجمه نشده بود.
سالها قبل و بسیار پیش از آنکه مقالات درخشانی که در سطور بالا از آنها یاد کردم، در باب میزان سازگاری نرخ سود متوسط مساوی با قانون مارکسی ارزش منتشر شود، عقاید خودم را درباره این موضوع به اینصورت بیان کرده بودم: «محصولات یا واقعا در بلندمدت برحسب میزان کار مندرج در آنها مبادله میشوند - که در اینصورت آورده مساوی توسط سرمایه ناممکن است؛ یا سرمایه (های مساوی) آورده مساوی دارد- که در چنین وضعی غیرممکن است که محصولات برحسب کار مندرج در آنها مبادله شوند.»
در اردوگاه پیروان اندیشه مارکس نخستین کسی که چند سال پیش ناسازگاری این دو گزاره را پذیرفت، کُنراد اشمیت بود. حال ما تاییدیهای نیرومند از خود خدایگان در اختیار داریم. او گزیده و دقیق گفته است که نرخ سود مساوی فقط زمانی ممکن است که شرایط فروش بهگونهای باشد که برخی کالاها بالاتر از ارزششان و دیگر کالاها پایینتر از ارزششان فروخته شوند و بهاینترتیب برحسب میزان کار نهفتهشان مبادله نمیشوند.
همچنین وی درباره اینکه از نظر وی کدامیک از این دو گزاره ناسازگار، با حقایق واقعی تطابق دارد، برای ما شکی باقی نگذاشته است. با وضوح و صراحتی تحسینبرانگیز میگوید سرمایههای مساوی، آورده مساوی دارند. حتی از این هم فراتر میرود و با همان وضوح و صراحت میگوید که کالاها در واقع برحسب میزان کار نهفته در آنها مبادله نمیشوند، بلکه برحسب مقادیر متفاوت کاری که برای اخذ سود به تناسب سرمایه لازم است، مبادله میشوند.