- موجودی: موجود
- مدل: 198213 - 102/4
- وزن: 1.00kg
کار و نظرگاه سرمایه داری ، سوسیالیسم و اسلام
نویسنده: مرتضی سیف امیرحسنی
ناشر: زرین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 573
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ~ نو
مروری بر کتاب
نظریهی ارزشکار یکی از اصلیترین ایدههای مربوط به اقتصاددانان کلاسیک است. گرچه ردپای این نظریه در اندیشهی اقتصادی ماقبل کلاسیک ـاز ارسطو تا جان لاکـنیز ردیابی شده است، «دیوید ریکاردو» اولین اقتصاددانی است که به صورتبندی متمایز این نظریه مبادرت ورزیده است. کارل مارکس اما، با عاریت گرفتن این نظریه از اندیشهی ریکاردو و سایر اقتصاددانان کلاسیک همعصر خویش، جامهی دیگرگونی بر تن آن پوشانید و سپس در ذیل بنایی یکسره متفاوت از دستگاه اندیشهی کلاسیک به کارش گرفت.
این بنای متفاوت نهتنها تمایز خود را نسبت به سرمایهداری تصریح کرده بود، بیشک، مهمترین همآوردی بود که تا آن زمان در برابر نظام نوظهور سرمایهداری رخ برنهاده بود. سوسیالیسمِ پیشامارکسی گرچه غایات منطوی در مکتب مارکسیسم را طرح کرده بود، به هیچوجه، نتوانست صلابت و قدرت مکتب مارکسیسم را از آنِ خود کند. این استحکام، بیشک، تا حد زیادی مدیون استحکام و حیث علمی نظریهی ارزشـکار بود که از ماهیت انتزاعی اندیشهی اقتصاددانان کلاسیک نشأت میگرفت، چه اینکه حیث انقلابی مارکسیسم در سوسیالیسم نیز موجود بود و نمیتوانست بهمثابهی یگانه علت قدرت مارکسیسم تلقی شود.
در منظر اقتصاد آنچه قطعیترین اهمیت را دارد، تولید است. این تولید، یا تولید کالاست یا تولید خدمت. مقصود از کالا اشیایی است که ملموس و رافع نیازی هستند و منظور از خدمت هم مواردی است که رافع نیاز و مفید هستند؛ هر چند که ممکن است مانند کالا ملموس نباشند. هم کالا و خدمت تولید میشوند و پشتوانه اقتصاد هر کشوری هستند.
در 30سال پیش، گفته میشد که پشتوانه پول هر کشوری، طلا و ارز آن کشور است، در حالی که بعدها به ویژه امروزه، پشتوانه اقتصاد هر کشوری را تولید آن میدانند. هر کشوری که بتواند بیشتر، کیفیتر و با هزینه کمتر کالاها و خدماتی را تولید و عرضه کند، توان و پشتوانه اقتصادی قویتری دارد. اینکه برخی از کشورها پولشان با ارزش است و برخی دیگر بیارزش، دقیقا به پشتوانه پول که تولید است، برمیگردد. بیتردید تولید با ابزار کار و سرمایه صورت میگیرد.
مقصود از سرمایه، چیزی است که در اقتصاد در اصطلاح به آن کالای سرمایه میگویند، مانند ماشینآلات، بناها، مواد اولیه و... پس وقتی کار و سرمایه درمیآمیزند، کالا و خدمت تولید میشود. هنگامی که کالا و خدمات بر همدیگر متراکم میشود مجموعهای را پدید میآورد که به آن (انبوه) ثروت میگوییم. بنابراین در ارتباط با اینکه تولید، کار و ثروت چه نسبتی با یکدیگر دارند، باید گفت که کار روی طبیعت سبب تشکیل سرمایه میشود و سپس به کمک سرمایه کالا و خدمات تولید میشود. هر اندازه کالا و خدمات بیشتری تولید شود، ثروت جامعه بیشتر میشود.
آنچه از مفاهیم اسلامی استنباط میشود، تلاش و کوشش بیوقفه انسان برای رسیدن به آرمانهای معنوی است و ابزار رسیدن به آن آرمانها، عمدتا امکانات مادی است. گفته میشود که در اسلام، اقتصاد هدف نیست اما ابزار است؛ نه یک ابزار تشریفاتی بلکه ابزاری که اگر نباشد، گویی که معاد و آخرت هم که هدف دین است، نخواهد بود. این جمله را حتما شنیدهاید که «کاد الفقر ان یکون کفراً/ نزدیک است که فقر به کفر بینجامد». این حکایت از این دارد که نیازها و امکاناتی که رافع فقر آدمی است، تأثیری اساسی در معنویات و مفاهیم دینی دارد.
اسلام در قبال نیروی کار که نقشی اساسی در تولید ثروت دارد، برحسب شرایط اجتماعی- اقتصادی آن زمان گفته است که مثلا پیش از آنکه عرق کارگر خشک شود، دستمزدش را بپردازید. این حدیث میخواهد بگوید که به زحماتی که فرد(کارگر) کشیده، توجه کنید. یا در توجه به مالکیت خصوصی و نقشی که مالکیت خصوصی در ایجاد انگیزه برای فعالیتهای اقتصادی دارد، در حدیث آمده است که حرمت مال مسلمان مانند حرمت خون اوست. از این قبیل بسیار است. اینها همه دال بر این است که اعتبار آدمی و شخصیت وی از طریق تولید تعریف میشود. روایت داریم که فقر عامل سلب شخصیت صاحبش است....