- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 145484 - 19/4
- وزن: 0.40kg
کاتالینا
نویسنده: ویلیام سامرست موام
مترجم: مهدی افشار
ناشر: زرین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 333
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1368 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ سرتاسر عطف کتاب چسب خوردگی دارد
مروری بر کتاب
در نمازخانه زنانه کلیسا که مجاور خانقاه زنان تارک دنیای "کارملیت" جای دارد دختری زانوزده در برابر محراب، به دعا مشغول بود. او با همه احساس و با همه وجود در برابر مجسمه باکره مقدس نیایش میکرد. و سرانجام زمانی که از جای خود برخاست چوبدستی را که کنار داشت، زیر بغل جابه جا کرده آنگاه لنگلنگان از کلیسا خارج شد.
در آستانه کلیسا هوا سرد و تاریک بود، اما وقتی کاملاً از هشتی کلیسا خارج و در روشنی روز داغ و نفسگیر قرار گرفت، نور خیرهکننده روز برای لحظهیی چشمان او را آزرد. از بالای پلههای کلیسا ایستاد و به میدان خالی نگریست. کرکره پنجرههای خانههای دورادور میدان همه کشیده شده بود، تا خانهها را از حرارت آفتاب و گرما در امان دارد.
بر میدان سکوت، سنگینی میکرد همه برای استقبال رفته بودند و حتی سگ ولگردی هم نمانده بود تا با پارس خود سکوت را بشکند. سکوت آن چنان بود که گویی شهر مرده است.
آن روز، روز بزرگی برای شهر«کاسل رودریگز» بود، ساکنین شهر از طلوع افتاب بهترین لباس های خود را بر تن کرده بودند. پرده پنجره های قصرهای عبوس نجیب زادگان کشیده شده بود و پرچمهای افراشته شده با وزش باد، با تنبلی به میله پرچم برخورد می کرد. آن روز مصادف با پانزدهم اوت جشن عروج مریم باکره به بهشت بود....
کاتالینا، دختری معلول است که ظاهرا پس از مداخله ای الهی و دیدن شهودی از مریم مقدس، به شکلی معجزه آسا شفا می یابد. اطرافیان کاتالینا در نتیجه ی این اتفاق، او را تحت فشار قرار می دهند تا به راهبه ای در صومعه ی کارملیت تبدیل شود. در روزهای تاریک تفتیش عقاید در اسپانیا، ادعای دریافت چنین کرامتی می تواند عواقب جدی و خطرناکی داشته باشد، به خصوص وقتی کاتالینا تصمیم می گیرد تا به جای اطاعت از دستورات کلیسا، از خواسته های قلب و احساس خودش پیروی کند.