- موجودی: موجود
- مدل: 201408 - 52/4
- وزن: 0.30kg
ژنرال در هزارتوی خود
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: هوشنگ اسدی
ناشر: کتاب مهناز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 237
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
رویای بزرگ سیمون بولیوار، که تاریخ او را با نام «آزادی بخش» ستوده است، متحدکردن کشورهای آمریکای لاتین بود.
یکونیم قرن پس از عبور خسته سیمون بولیوار از تاریخ، گابریل گارسیا مارکز، نویسندهی نامدار کلمبیایی و برندهی جایزهی ادبی نوبل، در «ژنرال در هزارتوی خود» از دیدگاهی تازه و در دل اثری جذاب به او نگریسته است؛ به آزادیخواه بزرگ آمریکای لاتین و رهبر جنبشهای استقلالطلبانهی آمریکای جنوبی. اثری که تاریخ را با انعکاس تقدیر و عشق ترسیم میکند و آخرین روزهای بولیوار را به تماشا میگذارد.
خوزه پالاسیوس این موضوع را به خاطر نداشت. اما هرگز آن شب باشکوه هشتم ماه فوریه هزار و هشتصد و بیست و شش را فراموش نمیکرد. زیرا صبح روز بعد یک مراسم استقبال شاهانه در آن شهر از آنها به عمل آورده بودند.ژنرال هم در پاسخ آن همه محبت، جملهای را گفته بود که از آن به بعد در سر هر میز بادهنوشی، بدون استثنا تکرار کرده بود که: دیگر در تمامی گستره عظیم پرو، حتی یک نفر از قشون متجاوز و استعمارگر اسپانیا باقی نمانده است.
همان روز استقلال قاره عظیم آمریکای لاتین را مورد تایید قرار داده بود و با جملات خودش اعلام کرده بود که آن را تبدیل به وسیعترین، غیرعادیترین و شکستناپذیرترین پیمان میان ملتها که تاکنون جهان به خود ندیده است، خواهد کرد...
خوزه پالاسیوس هم که به مدت طولانی در کنارش به سر میبرد و به زندگیاش آشنایی کامل داشت، هنوز نتوانسته بود کاملاً مشخص بکند که آیا ژنرال واقعاً آن زن را در آن شب در پیورتو رئال به چشم خود دیده است یا یک رؤیا، یا یک توهم و یا یک تجسم ذهنی بوده است؟ از آن زمان به بعد، دیگر کسی راجع به آن سگ ولگرد حرفی به میان نیآورد. با این که هنوز هم در کنار آنها به سر میبرد و زخمهایش رو به بهبودی بود.
آن سربازی که مسئول مراقبت و نگهداری از آن بود، دریافت که آن سگ اسمی ندارد. بنابراین آنها بدناش را شستوشو دادند و با مالیدن پودر بچه، بدن آن را معطر کردند، اما هنوز نتوانسته بودند از آن ظاهر زشت یا بوی گند جرب به درآورندش. ژنرال در حال هواخوری در قسمت کرجی بود که خوزه پالاسیوس آن سگ را به طرف او برد و از او پرسید: «اسم این سگ را چه بگذاریم؟» ژنرال حتی بدون اینکه نیازی به فکر کردن در این مورد داشته باشد، پاسخ داد: «بولیوار»
«ژنرال در هزارتوی خود» رمانی است که شرح حالی از واپسین روزهای زندگی رهبر و آزادی خواه کلمبیا، سیمون بولیوار، به دست می دهد. رویای بزرگ سیمون بولیوار که تاریخ او را با نام «آزادی بخش» ستوده است، متحد کردن کشورهای امریکای لاتین بود. یک و نیم قرن پس از عبور سیمون بولیوار از تاریخ، مارکز در این کتاب از دیدگاهی تازه و در اثری جذاب به او نگریسته است.
آثار و مدارک تاریخی کتاب بر اساس واپسین سفر بولیوار از بوگوتا به نوار ساحلی کلمبیا به قصد سفر به اروپا است. با توجه به شواهد تاریخی، مارکز در این کتاب تصویری جالب از ناامیدی، بیماری و مرگی که به ناچار بر عشق بولیوار به سلامتی و زندگی چیره می شود را به نمایش گذاشته است. هر چند بسیاری از منتقدان ساکن امریکای لاتین اذعان کرده اند که این کتاب ضربه بزرگی به یکی از سرشناس ترین و نمادین ترین افراد این قاره وارد کرده است.
مارکز در این کتاب برخلاف تصور رایج از عشق بولیوار به زندگی تصویری از ناامیدی و بیماری او را ترسیم میکند. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. آثار و مدارک تاریخی کتاب بر اساس واپسین سفر بولیوار از بوگوتا به نوار ساحلی کلمبیا به قصد سفر به اروپا است.