- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 131015 - 33/2
- وزن: 0.30kg
چیستی ، تحول و چشم انداز دولت
نویسنده: احمد گل محمدی
ناشر: نشر نی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 238
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
تقریباً همه ما واژه «دولت» را کموبیش در موقعیتهای مختلف به کار میبریم زیرا میدانیم چیزی بهنام دولت وجود دارد و نقش بسیار مهمی در زندگی اجتماعی ما بازی میکند.ولی علیرغم آگاهی از وجود و اهمیت دولت، نمیتوانیم آن را بهروشنی تعریف کنیم و بگوییم چرا چنین اهمیت فوقالعادهای در زندگی ما دارد.
کتابی که پیشرو دارید نهتنها به پرسش از چیستی و اهمیت دولت پاسخهای روشن و معتبری میدهد بلکه تصویری از تحول تاریخی دولت ترسیم میکند تا نشان دهد که در سالهای آغازین هزاره سوم دولت چه وضعیتی دارد و چه چشماندازی را میتوان برای آن تصور کرد.
«نداشتن مشروعیت نهتنها هویت سازمانی دولت را مخدوش میکند، کارویژه دولت را هم تحت تأثیر قرار میدهد.» تقریبا همه ما بر سر وجود چیزی به نام «دولت» و نقش بسیار مهم آن در زندگی اجتماعی اجماع داریم. ما این واژه را فراوان بهکار میبریم، ولی بهروشنی نمیدانیم دولت چیست و چه تفاوتی با هستیهای مرتبط دیگر، مانند «حکومت»، «نظام سیاسی»، و «رژیم سیاسی» دارد.
با توجه به چنین ابهامی، در این کتاب میکوشیم به سه پرسش مرتبط مهم درباره دولت پاسخ موجه و معتبر بدهیم. پرسش نخست پرسش از چیستی یا ماهیت دولت است، پرسش دوم به تحول تاریخی دولت اختصاص دارد، و پرسش سوم هم به چشمانداز دولت مربوط میشود. به بیان دیگر، کتاب حاضر می خواهد به ما بگوید که دولت چیست، چگونه در طول تاریخ متحول شده است، و چه چشم اندازی برای آن می توان تصور کرد.
ولی پرسش از چیستی، تحول، و چشم انداز دولت چه اهمیتی دارد و پاسخ به چنین پرسش هایی چرا مهم است؟ بی گمان اهمیت این گونه پرسش ها و پرسش های مشابه از اهمیت دولت ناشی می شود. گرچه امروزه اهمیت دولت بر کسی پوشیده نیست، در این زمینه یادآوری اشاره وار چند نکته بی فایده نخواهد بود. نکته نخست این که حاکمیت دولت فراگیر است. دولت در بسیاری از حوزه های زندگی اجتماعی ما دخالت می کند و می تواند در همه حوزه ها هم دخالت کند.
به همین دلیل، دولت نسبت متفاوتی با دیگر نهادهای زندگی اجتماعی دارد؛ از لحاظی، خود یک نهاد اجتماعی و هم ردیف دیگر نهادهای اجتماعی است و از لحاظ دیگر، ماهیت و کارکرد دولت آن را در مقامی بالاتر و برتر از دیگر نهادهای زندگی اجتماعی قرار می دهد. به عبارتی، همه دیگر نهادهای زندگی اجتماعی به نوعی تحت سلطه و نظارت دولت قرار می گیرند و دولت می کوشد آن نهادها را سامان دهد؛ پس دولت درعین حال که یک نهاد است نهادِ نهادها به شمار می آید.