- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164871 - 112/7
- وزن: 0.40kg
چند نامه به شاعری جوان
نویسنده: راینر ماریا ریلکه
مترجم: پرویز ناتل خانلری
ناشر: سایه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 110
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1353 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
همراه با یک داستان و چند شعر
عشق آدمی به آدمی دیگر، شاید برای هر یک از ما دشوار ترین ریاضتها باشد. عشق بزرگترین جلوه ذات ماست و عملی نهایی ست که همه اعمال دیگر در تدارک آن است. عشق یگانه وسیله ببار آمدن و پختگی است. عشق طلبی عالی و شوقی بی پایان است که عاشق را به رتبه اولیا میرساند تا کمال او را به خود بخواند...
در سال 1903، دانشجوی یکی از آکادمی های نظامی، برخی از اشعار خود را برای شاعری شناخته شده و اتریشی فرستاد و از او تقاضا کرد که ارزشی ادبی آن ها را مورد قضاوت قرار دهد. این شاعر شناخته شده، راینر ماریا ریلکه بود. ریلکه در این مجموعه از نامه ها و مقالات، که گنجینه ای از تفکرات و بینش های منحصر به فرد او هستند، خواسته ی آن دانشجوی جوان را اجابت کرد. این نامه ها در مرحله ی مهمی از فرآیند رشد و شکل گیریِ هنریِ ریلکه به رشته ی تحریر درآمدند و دربردارنده ی بسیاری از موضوعاتی هستند ک بعدها در بهترین آثار او به کار گرفته شدند.
خود ریلکه بعدها اذعان کرد این نامه ها، بخشی از نبوغ هنری و خلاقانه ی او هستند؛ موضوعی که کتاب چند نامه به شاعری جوان را به اثری ضروری و بسیار بااهمیت برای دانش پژوهان، عاشقان شعر و علاقه مندان به ریلکه، اشعار آلمانی و به طور کلی خلقِ هنری تبدیل می کند...رنه کارل ویلهلم ماریا ریلکه، زاده ی 4 دسامبر 1875 و درگذشته ی 29 دسامبر 1926، شاعر و رمان نویس چک/اتریشی بود.
او در شهر پراگ چشم به جهان گشود و دوران کودکی چندان شاد و خوشحالی نداشت.پدر و مادر ریلکه در سال 1884 از هم جدا شدند و او را وادار به ورود به دانشگاه نظامی کردند. ریلکه سال های 1886 تا 1891 را در این دانشگاه گذراند و به علت بیماری آن جا را ترک کرد. او پس از 4 سال تلاش برای گذراندن امتحان ورودی دانشگاه، سرانجام موفق به این کار شد و در پراگ و مونیخ، به تحصیل ادبیات، تاریخ و فلسفه مشغول گشت...
... و اگر همه کس نتواند مرد خلوت می تواند. زیرا اوست که می داند هر جمالی در جانور و گیاه صورت پایدار و آشکاری از عشق و شوق است. اوست که می بیند جانوران و گیاهان با شکیبایی جفت می شوند و افزونی می یابند و این به حکم قانون رنج و خوشی نیست، بلکه همه تابع قانونی هستند که از رنج و خوشی در می گذرد و بر هر اراده و مقاومتی مستولی می شود.
کاش آدمی این راز را که بر همه ی جهان، تا خردترین چیزهای آن، استیلا دارد با فروتنی بیشتری در میافت. کاش آن را با اهمیت بیشتری تحمل می کرد و می پذیرفت. به جای آنکه آن را آسان بگیرد کاش می دانست که چه گران است. کاش انسان باروری خویش را مقدس می شمرد.باروری،چه جسمانی و چه روحانی باشد،یکیست...
اگر مهر خود را بر هرچه هست بگسترید، اگر به فروتنی بکوشید تا با هر چه ناچیز می نماید، آشنا شوید، آنگاه همه ی امور برای شما آسان تر خواهد شد و در نظرتان خوش آهنگ تر و دوستانه تر جلوه خواهد کرد.