- موجودی: موجود
- مدل: 193117 - 75/2
- وزن: 0.30kg
چشمهایش
نویسنده: بزرگ علوی
ناشر : امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 213
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : صفحات درحد نو (لبه حدود 15 صفحه رد زردی مختصری دارد )؛ جلد رویی زدگی دارد
مروری بر کتاب
این رمان جاودان و ارزشمند، داستان دختری از طبقه ی مرفه جامعه ی ایران به نام فرنگیس را روایت می کند که زندگی پُر ناز و نعمتش، باعث شده که او مهارت خاصی برای درآوردن پول نداشته باشد. او با ناامیدی در یک دانشکده ی هنری در پاریس حضور می یابد و متوجه می شود که نقص ها و اشکالات زیادی در کار او به عنوان یک نقاش وجود دارد. او به ایران باز می گردد تا در فعالیت های سیاسی استاد ماکان، برجسته ترین نقاش ایران، مشارکتی داشته باشد. کتاب چشم هایش که محبوب ترین رمان بزرگ علوی به شمار می آید، تصویری واقع گرایانه و ملموس از ایران در دوره ای پرتلاطم از نوگرایی های تحمیل شده را ارائه می کند.
شهر تهران خفقان گرفته بود ، هیچ کس نفسش در نمی آمد؛همه از هم می ترسیدند ، خانواده ها از کسانش می ترسیدند بچه ها از معلمین شان، معلمین از فراش ها، و فراش ها از سلمانی و دلاک؛ همه از خودشان می ترسیدند، از سایه شان باک داشتند.
همه جا، در خانه، در اداره، در مسجد ، پشت ترازو، در مدرسه و در دانشگاه و در حمام مامورین آگاهی را دنبال خودشان می دانستند.در سینما، موقع نواختن سرود شاهنشاهی همه به دور بر خودشان می نگریستند، مبادا دیوانه یا از جان گذشته ای بر نخیزد و موجب گر فتاری و دردسر همه را فراهم کند...
کتاب چشمهایش، روایت عشق ناکام زنی بهنام فرنگیس، به استاد ماکان است. ماکان، استاد نقاشیِ زبردست و مشهور شهر است. او که بهخاطر فعالیتهای سیاسی خود در تبعید بهسر میبَرد، بهطرزی مشکوک از دنیا میرود. حکومت برای سرپوشنهادن بر این مرگ مشکوک و بیگناه جلوهدادن خود، تصمیم به برگزاری نمایشگاهی از آثار او میگیرد. اما هجوم بیسابقهی مردم برای تماشای آثار او، حکومت را ناگزیر از تعطیلی نمایشگاه میکند.
داستان از زبان ناظم مدرسهی استاد ماکان روایت میشود که شیفتهی تابلوی «چشمهایش» استاد شده بود. او که بهطرز غریبی حس میکرد رازی پشت چشمهای نقاشیشده در تابلو وجود دارد، برای رمزگشایی از اعجازِ نهان در نقاشی، تصمیم میگیرد زنی را که سوژهی تصویر شده بود، پیدا کند. داستان از همین تلاش برای گرهگشایی آغاز میشود....