- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 180878 - 97/4
- وزن: 0.20kg
چشم در برابر چشم
نویسنده: غلامحسین ساعدی
تصویرگر: بهرام داوری
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 66
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : نو ؛ عطف کتاب زدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مصور
نمایشنامه
اشخاص :
حاکم
جلاد
مرد جوان
پیرزن
سقط فروش
آهنگر
میرشکار
نوازنده
یک نیمکت بزرگ با پشتی مجلل، و آن طرف پشتی تختی است ناپیدا، برای استراحت. پرده که باز میشود، صحنه خالی است. چند لحظه بعد، دو پای بزرگ بالای پشتی ظاهر میشود، و بعد صدای یک دهن دره بلند، و به دنبال، هیکل خپله و چاق حاکم که آرام بلند شده، همه چیز بخود بند کرده، سپر، حمایل، شمشیر، کمان، و یک طپانچه قدیمی.
دوباره یک دهن دره، چشمان پف کردهاش را میمالد و چند مشت به سینه میزند، با تنبلی میخزد و خود را روی نیمکت میاندازد، لوازم و اشیایی را که به خود بند کرده، امتحان میکند، خاطر جمع میشود، یک مرتبه انگار به خود آمده با سوءظن اطرافش را نگاه میکند، به فکر میرود، چند لحظه این چنین میگذرد، حاکم خم شده طرف راست را نگاه میکند و سوت میزند، خبری نیست، خم شده، طرف چپ را نگاه میکند و سوت میزند، خبری نیست.
با صدای بلند فریاد میزند: «هی!» خبری نیست، بلند میشود و با صدای بلندتر: « هی، هی!». چیزی در زیر نیمکت میجنبد، حاکم زانو میزند و پرده را بالا میبرد و با فریاد....
موضوع اصلی این نمایشنامه اجرایِ وارونه عدالت است و به حال و هوایی کمدی دارد. جوانی برای دزدی به خانه پیرزنی میرودو در تاریکی میلهی دوک نخ ریسی پیرزن به چشم جوا فرو میرود و یکی از چشمهای دزد کور میشود. دزد برای شکایت سراغ حاکم شهر میرود و میله را مقصر میداند.