- موجودی: موجود
- مدل: 195324 - 53/5
- وزن: 0.30kg
چرا یکی شاهزاده می شود ؟
نویسنده: اکبر خلیلی
ناشر: گلفام
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 302
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1368 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
نویسنده در این رمان با پرداختن به زمینه های اجتماعی، برخی اتفاقات روزانه جامعه را نقد کرده است. وی در این رمان با روایتی داستان گونه رمان خود را با شخصیتی نوجوان به پیش برده و کمتر از ویژگی شگفت زدگی مخاطب سود می برد.
«یوسف» در كارخانه حكم شاهزاده را داشت. همه، از پیر و جوان، به خاطر پدرش ـ رییس كارخانه ـ به او احترام میگذاشتند. او برای كار نیامده بود اما با كارگرها كار میكرد؛ البته تا آنجایی كه خسته نشود. ظهر وارد اتاق شیشهای میشد و با روسا نهار میخورد. پاهایش را روی میز میگذاشت و از زیر مجلهای، كه مقابل صورتش گرفته بود، به كارگرهای در حال و رفت و آمد و كار نگاه میكرد.
چیزی كه برای من همیشه سوال بوده و هست، این است كه چرا چرخ روزگار یكی را مثل او و دیگری را مثل من میكند؟ چرا یكی شاهزاده میشود و بدون آن كه قدمی برای آتیهاش بردارد، آتیهاش قبل از تولدش تامین است؟ و یكی مثل من به جرم زنده ماندن و زنده نگه داشتن مادر و برادرش، باید در رنج باشد؟
من ـ سلیم ـ از چهاردهسالگی در كارخانه كار میكنم تا بتوانم برای خانوادهام نانی فراهم كنم ولی او، با این كه همسن و سال من است، آزادانه زندگی میكند. این معما همیشه برایم حل نشده بود كه: چرا یكی شاهزاده میشود؟"