چرا نگرانید...؟

چرا نگرانید...؟

نویسنده: جورج لینکلن والتون
مترجم: مهرداد مهرین
ناشر: اردیبهشت
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 176
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 2 ~ 1

مروری بر کتاب

چه ناگوار است که انسان زنده باشد نفس بکشد راه برود ولی از سلامتی جسم و روان بی بهره باشد.زندگی کم و بیش دشواریها و نامرادی هائی در بردارد که برای بعضی از مردم روبرو شدن با آن چندان آسان نیست. انسان در برابر طوفان رویدادها تخته پاره ای بیش نیست که از چپ و راست سیلی می خورد و بی اختیار به این سو و آن سو می غلطد ولی زندگی از این حرفها فراتر است.

هدف اصلی این کتاب شکل بخشیدن تدریجی به ذهنیت است تا بتوان به کمک آن به گونه ای مؤثرتر با نگرانی  به مبارزه پرداخت. همچنین قصد نویسنده این نیست که از یک شخص پر  تحرک و فعال، فیلسوفی فکور و درون نگر بسازد؛ بلکه امیدوار است خوانندگان با غلبه بر نگرانی های خود به طور  موثرتری در رفع و حل مشکلات زندگی بکوشد.

این کتاب را تقدیم به جوانان این مرز و بوم می نمایم، امیدوارم که خواندن این کتاب جوانان از افسردگی، غم زدگی، نگرانی و خمودگی نجات یابند و آنان را به آینده امیدوار سازد و نگرانی ها را از آنان دور سازد...

 یک کارمند بانک هرگز موفق نمی شد پس از تعطیل شدن بانک به خانه مراجعت کند، مگر اینکه دوباره به بانک بر میگشت و در بانک را مورد آزامایش قرار می داد تا ببیند بسته است یا نه. او وقتی از بسته بودن در مطمئن می شد، دسته کلیدش را در می آورد و در را باز می کرد و به داخل بانک می رفت. سپس گاو صندوق را باز می کرد و اسناد و اوراق بهادار را مورد بازرسی قرار می داد. "