- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 168985 - 83/2
- وزن: 0.80kg
چرا ملت ها شکست می خورند؟
نویسنده: دارون عجم اوغلو , جیمز ای. رابینسون
مترجم: محسن میردامادی , محمدحسین نعیمی پور
ناشر: روزنه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 664
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1399 ~ 1393 - دوره چاپ: 13 ~ 1
مروری بر کتاب
ریشه های قدرت ، ثروت و فقر
کتاب ؛ با نگارشی درخشان و دلپذیر به پرسشی پاسخ میدهد که قرنها متخصصان را درمانده کرده است. چرا برخی کشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند و به واسطه ثروت و فقر، سلامتی و بیماری، غذا و قحطی از یکدیگر مجزا میشوند؟
آیا این امر ناشی از فرهنگ، آب و هوا یا جغرافیاست؟
شاید جهل و غفلت از سیاستهای صحیح علت ناکامیهاست؟ مطلقا خیر. هیچیک از این عوامل قطعی یا محتوم نیستند. از اینکه بگذریم، چگونه توضیح دهیم که چرا بوتسوانا تبدیل به یکی از کشورهایی شده است که سریعترین رشدها را در جهان دارند، در حالی که سایر کشورهای آفریقایی همچون زیبمابوه، کنگو و سیرالئون در ورطه فقر و خشونت گرفتار آمدهاند؟
دارون عجم اوغلو و رابینسون قاطعانه نشان میدهند که این نهادهای اقتصادی و سیاسی ساخته دست بشرند که شالوده موفقیت اقتصادی (یا فقدان آن) را میسازند. عجم اوغلو و رابینسون بر مبنای پانزده سال مطالعه بر روی منابع اصلی به شواهد تاریخی فوقالعادهای از امپراطوری رم، دولت - شهرهای مایا و نیز دوران قرون وسطی، اتحادیه جماهیر شوروی و آفریقا نظم میبخشند تا نظریه اقتصاد سیاسی تازهای بنا کند که ارتباطی وسیع با پرسشهای سترگ امروزین دارد.
چرا ملتها شکست میخورند، بیش از اینکه بخواهد به بررسی روانشناسانه یا ذهنیتهای ایجابکننده شرایط تاریخی برای میل به توسعهیافتگی را موردبررسی قرار بدهد، مطالعهای درباره آن دسته از نهادهایی است که یک مردم را به سمت شکلی از کارایی اقتصادی سوق دادهاند که امکان نیل به توسعه و رشد اقتصادی پایدار را برای ایشان فراهم آورده است. در انگارههای اصلی این کتاب یک ملت مجموعهای از نهادهای تولیدشده در جریان تاریخ خاص خودش است که امکان زندگی در کنار یکدیگر را برای آنها فراهم میآورد.
این بدین معناست که جوامع مختلف در طول تاریخشان نهادهای خاصی را تولید میکنند که به چگونگی زندگی کردن آنها شکل میدهد. بر اساس این باور اولیه است که میبینیم، تمامی نهادهای اقتصادی را جامعه به وجود میآورد؛ به این مسئله باید این نکته را نیز اضافه کرد که «هیچ دو جامعهای نهادهای یکسانی به وجود نمیآورند»