- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 176415 - 82/3
- وزن: 0.47kg
چخوف
نویسنده: ولادیمیر یرمیلوف
مترجم: حسن اکبریان طبری
ناشر: مینا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 470
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مصور
زندگی و آثار چخوف
کسی که زندگی و سرنوشت آنتوان پاولویچ چخوف را بررسی می کند، در شگفت می ماند که چگونه امکان دارد انسانی با کوهی از مشکلات که مانع از رشد و شکوفایی است، روبرو شود و پیروز و سربلند بیرون آید؟ مردی برخاسته از خانواده ای متوسط که در خواروبار فروشی پدرش در شهری کوچک شاگردی می کند، معلم سرخانه می شود، سپس در دانشکده پزشکی تحصیل می نماید، داستانهای خود را در روزنامه های محلی به چاپ می رساند و سرانجام به اوج شهرت در نویسندگی می رسد.
پیمودن راهی اینچنین ناهموار، نیروی درونی متمرکز، اراده ای خلل ناپذیر و تلاشی خلاق می طلبد. به نظر می رسد که سرنوشت، چخوف را به سوی کوره راهی طاقت فرسا می کشاند تا نبوغ او را صیقل دهد. راهی پر از دام های فریبنده که بسیاری از انسان های مستعد، همچون برادران چخوف، توان لازم را نداشتند تا از آن بگذرند. برادران او الکساندر و نیکلای که یکی در نویسندگی دستی داشت و دیگری در هنر نقاشی، با وجود داشتن قریحه و استعداد، نتوانستند در راستای شکوفایی هنر خود گام بردارند، زیرا برای باروری استعداد، کار و تلاش پیگیرانه و خستگی ناپذیر لازم است.
یرمیلوف نویسنده کتاب در این اثر کوشیده است پا به پای چخوف و آثارش، سیر تکوین دیدگاه او را نسبت به ادبیات و زندگی دنبال کند .پارهای از بخشهای کتاب از نظر تجزیه و تحلیل زیباییشناختی و اجتماعی نوشتههای چخوف درخور توجه است ; از جمله تحلیل داستانهای "پولینکا"، "بانو و سگ ملوس"، "دشمنان"، "جیرجیرک "و نمایش نامههای "سه خواهر"، "مرغ دریایی"، "دایی وانیا "و به ویژه "باغ آلبالو ."بدین ترتیب، در این مجموعه و همگام با شرح و بررسی زندگی چخوف، دیدگاهها و اندیشه او، به ویژه چند و چون آثار چخوف در معرض نقد و تحلیل قرار میگیرد .
چخوف برای هر آنچه بدست آورده بود، بهای گزافی پرداخت. او در مسیر تعالی خویش چه تلاش ها که نکرد. در استفاده از فرصت ها، هر چند کوچک هرگز غفلت نورزید و حتی در راه پربار کردن خود از نثار هستی اش دریغ ننمود. آغاز کار چخوف مصادف با پایان کار آخرین نسل نویسندگانی بود که عصر عظمت و شکوه ادبیات روسی را، رقم میزدند ـ نسل تولستوی و داستایفسکی ـ زمانی که چخوف شروع به انتشار داستان در مجلات فکاهی کرد، تولستوی به دورهایی از زندگیاش رسیده بود که دیگر رمانهای بزرگش را قبول نداشت و روی به نوشتن آثاری مذهبی ـ تعلیمی آورده بود.
داستایفسکی نیز در ۱۸۸۱، اندکی پس از انتشار نخستین داستانهای فکاهی چخوف، درگذشت. «ایوان تورگینف» هم در ۱۸۸۳ درگذشت. بدین ترتیب زندگی هنری چخوف همچون پلی است میان پایان عصر زرین ادبیات روسی، یعنی عصر رماننویسهای بزرگ، آغاز عصر سیمین ادبیات روسی که مقارن نهضت سمبولیستی، روسی است.بدیهی است، نثر چخوف از سنت «رئالیستی» نشأت گرفته و از نثر تغزلی نو و تا حدودی مالیخولیایی تورگینف نیز تأثیر پذیرفته است.اما چخوف در محدوده این سنت نماند، پیشتر رفت و فرمهایی اساساً نو، پدید آورد که از آن جمله میتوان داستان کوتاه بیپیرنگ را نام برد.
در سنت ادبیات اروپای غربی نزدیکترین بستگی و خویشاوندی چخوف با «گی دوموپاسان» است که چخوف از او هنر ایجاز و پایان شگفتیآور را فرا گرفت؛ اما جنبههای شاعرانه و نمادین داستانهای چخوف از خودش است. بسیاری از نویسندگان اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم روسیه، چهرههایی بس متفاوت چون «ایوان بونین»، «آلکساندر کوپرین» و حتی «ماکسیم گورکی» را میتوان از دنبالهروان چخوف به حساب آورد. حتی در میان نویسندگان انگلیسی زبان، شاید «کاترین منسفیلد» به پیش از همه وامدار چخوف و نثرش باشد...
نویسنده در این اثر کوشیده است پا به پای چخوف و آثارش، سیر تکوین دیدگاه او را نسبت به ادبیات و زندگی دنبال کند .پارهای از بخشهای کتاب از نظر تجزیه و تحلیل زیباییشناختی و اجتماعی نوشتههای چخوف درخور توجه است ;از جمله تحلیل داستانهای پولینکا، بانو و سگ ملوس، دشمنان، جیرجیرک و نمایش نامههای سه خواهر، مرغ دریایی، دایی وانیا و به ویژه باغ آلبالو .بدین ترتیب، در این مجموعه و همگام با شرح و بررسی زندگی چخوف، دیدگاهها و اندیشه او، به ویژه چند و چون آثار چخوف در معرض نقد و تحلیل قرار میگیرد .
فهرست
دوره کودکی نداشتم
جرقه استعداد
خداحافظ زندگی گذشته
سرپرست خانواده
و....